نوروز، این جشن کهن و یادگار دوران ایران باستان نخستین روز سال خورشیدی ایرانی برابر با یکم فروردین ماه در تقویم خورشیدی ایرانی است . خواستگاه این جشن ایران باستان است و مردم در سراسر فلات بزرگ ایران در این روزها به جشن و پایکوبی می پردازند . نوروز مصادف با اعتدال یا برابری بهار است، چرا که در روز نخست فروردین، خورشید در موقعیت ابتدای برج حمل قرار می گیرد و استوای زمین را قطع می کند و این حالت باعث برابری ساعات روز و شب می شود. ۱۲ ساعت روز و ۱۲ ساعت شب است. نوروز در ایران و افغانستان آغاز سال نو به شمار می رود. جالب توجه است که نوروز به عنوان یک جشن کهن و باستانی که از نیاکان ما به ارث رسیده است به اسم «روز بین المللی نوروز» توسط سازمان یونسکو به عنوان میراث فرهنگی معنوی بشر ثبت جهانی شده است. نکته دیگر این است که این عید از روزهای مقدس و اعیاد مذهبی زرتشتیان به شمار می رود. در تقویم لحظه ی تحویل سال، مشخص کننده نخستین روز از لحظه ی تحویل سال، مشخص کننده نخستین روز از ماه فروردین است که با نام هرمز روز و یا اورمزد روز می شناسند. اگر لحظه تحویل سال قبل از ظهر و یا در نیمه اول شبانه روز باشد، همان روز نوروز است و اگر لحظه تحویل سال بعدازظهر و یا نیمه دوم روز باشد فردای آن روز، نوروز است. نوروز به معنی آغاز فصل بهار و اعتدال جشن گرفته می شود. نوروز همواره در بین ایرانیان از ایام رویش و رشد طبیعت به شمار می رود و همگی بر این باورند باید در سال جدید و هم زمان با رستاخیز طبیعت لباسی تازه از نگرش و روان بر تن کرد و تحولی رو به رشد در خود ایجاد کرد. واژه نوروز خواستگاهی اوستایی دارد و به مرور زمان شکل نوشتار و تلفظ آن دستخوش تغییر شده است. امروزه در زبان فارسی نوروز به دو معنی نوروز عام و نوروز خاص شناخته میشود. نوروز عام: روز آغاز اعتدال بهاری و آغاز سال نو، نوروز خاص: روز ششم از ماه فروردین با نام «روز خرداد». در ایران باستان، ایرانیان نوروز را با نام «ناوا سردا» به مفهوم سال نو یاد می کردند. سایر مردم در آسیای میانی مانند خوارزمشاهیان و سغدیان، نوروز را «نوسارجی» و «نوسارد» میخواندند. تاریخچه نوروز در برخی متون کهن و در شاهنامه فردوسی، تاریخ طبری، جمشید و در برخی دیگر از متون، کیومرث به عنوان بنیان گذار نوروز شناخته شده که نوروز روز پیروزی جمشید بر دیوان است. دیوان نماد پلیدی، تاریکی، جهالت و خشونت بوده و عروج جمشید و کیخسرو نیز در این روز اتفاق افتاده است که در این روز جمشید جهان غیب را در جام جهان بین مشاهده کرد. این جام، جامی بود که کیخسرو جای بیژن را در آن مشاهده کرد و رستم را پی او فرستاد. نوروز در زمان هخامنشیان در سنگ نوشته های موجود اطلاعاتی از برگزاری نوروز به طور مستقیم یافت نشده اما بررسی های انجام شده روی این سنگ نوشته ها نشان می دهد که هخامنشیان با جشن نوروز آشنایی داشتند. عده ای معتقد هستند که کوروش بزرگ نوروز را در سال ۵۳۸ (قبل از میلاد)، جشن ملی اعلام کرد. کوروش کبیر در این روز بزرگ برنامه هایی برای ترفیع سربازان، پاک سازی اماکن همگانی و خانه های شخصی و نیز بخشش محکومان اجرا میکرد. داریوش اول هخامنشی نیز سکه ای از جنس طلا ضرب نموده بود که در یک طرف آن سربازی در حال تیراندازی نشان داده شده و گمان بر این است که این ضرب سکه به مناسبت نوروز سال ۴۱۶ (قبل از میلاد) بوده. جالب است بدانید که در زمان هخامنشیان جشن نوروز در بازه زمانی ۲۱ اسفند تا ۱۹ اردیبهشت برگزار میشده است. نوروز در زمان اشکانیان و ساسانیان در دوره اشکانیان و ساسانیان برگزاری جشن نوروز و مهرگان رواج داشته است. در دوره ساسانیان جشن نوروز ۶ روز بوده است و به دو دوره نوروز کوچک و نوروز بزرگ تقسیم می شد. نوروز کوچک (نوروز عامه) ۶ روز طول می کشید و در روز ۶ فروردین، نوروز بزرگ (نوروز خاص) برگزار می شده است. نوروز در دوره قاجار دربار قاجار تدارک ویژه ای برای برگزاری باشکوه تر این عید باستانی در نظر می گرفتتد. ازجمله این مراسم «سلام نوروزی» بود که در سه بخش برگزار می شد. سلام عام تحویل، سلام عام تخت مرمر و سلام خاص سر در. نوروز در دوران معاصر نوروز همواره به عنوان جشنی ملی و میراث فرهنگی در دوران معاصر مورد توجه ایرانیان سراسر جهان قرار داشته و هرسال برگزار می شود. شوروی سایق برگزاری آشکارای نوروز را برای کشورهای تاجیکستان، ترکمنستان و قرقیزستان ممنوع اعلام کرده بود و مردم در آن بازه زمانی نوروز را برای خود به طور پنهانی برگزار میکردند. همچنین در زمان طالبان، برگزاری این مراسم باشکوه برای افغان ها ممنوع اعلام شده بود. طالبان تنها تاریخ هجری قمری را قبول داشتند. با همه این فراز و نشیب ها، نوروز در سال های اخیر بسیار بیشتر از پیش مورد استقبال قرارگرفته و گویی جهانی تر شده است. سرانجام مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۲۰۱۰ قطع نامه ای در چارچوب ماده ۴۹ و تحت عنوان فرهنگ صلح تصویب کرد و روز ۲۱ مارس برابر با اول فروردین را روز جهانی نوروز اعلام کرد. در ۷ فروردین سال ۱۳۸۹، نخستین جشن جهانی نوروز در تهران برگزار شد که در پی آن، تهران به عنوان دبیرخانه نوروز شناخته شد. در سال ۱۳۹۱ برای نخستین بار ایران میزبان برگزاری جشن برای یونسکو بود که این مراسم در صحن عمومی سازمان ملل برگزار شد. ایرانیان مقیم خارج از کشور چندین سال است که این مراسم باشکوه را به صورت عمومی و همگانی در اروپا، امریکا، کانادا و سایر کشورها به پا می دارند. نکته خوشایند دیگری که وجود دارد این است که از سال های اخیر تاکنون روسای کشورهای زیادی هرسال عید نوروز را به ایرانیان تبریک و آن را گرامی می دارند. آیینهای نوروزی نوروز مجموعه ای گسترده از جشن ها و مناسبتهای متعدد است که به آن ها می پردازیم. ۱. خانه تکانی: یکی از آیین های مرسوم نوروز خانه تکانی است. در این مراسم خانواده ها شروع به گردگیری و شست و شو و تمیزکاری منزل و محل زندگی خود می کنند و سعی بر این است که تا قبل از لحظه سال تحویل همه خانه مرتب و تمیز شده باشد. در این مراسم همه اعضای خانواده به نوعی در انجام مسئولیت های پاک سازی شرکت می کنند. ۲. چهارشنبه سوری: همان طور که از اسمش پیداست آیین اصلی این مراسم افروختن آتش است. مراسمی که از دیرباز تاکنون جایگاه خود را میان مردم حفظ کرده است. برافروختن آتش و پریدن از روی آن همراه با شعر و آهنگ مخصوص خود در شب آخرین چهارشنبه سال پیکره اصلی این مراسم را تشکیل می دهد. ۳. زیارت آرامگاه و قبور: در آخرین پنجشنبه سال و پس از چهارشنبه سوری مردم برای بزرگداشت رفتگان خود و تکریم به آنها به مزار آن ها می روند. ۴ . الفگی: این مراسم در خراسان بیشتر از سایر مناطق رواج دارد. مردم در مراسم الفه که بیشتر در مساجد و آرامگاه ها برگزار می شود برای احترام به مردگان خود کیک های محلی درست می کنند و به همراه سبزه در سفره می گذارند. ۵. سفره نوروزی: انداختن سفره نوروزی که به سفره هفت سین بیشتر شهرت دارد از دیگر مراسم اصلی به پا داشتن نوروز باستانی است. هفت سین سفره را سبزه، سیر، سماق، سمنو، سنبل، سنجد و سیب تشکیل می دهد. علاوه بر این اجزای دیگری می تواند در سفره باشد که شامل ماهی قرمز، تخم مرغ رنگ شده، شمع، جامی پر از آب با چند قطره گلاب، آینه دوری از بدی ها و نیز قرآن است. ۶. خوراکی های نوروزی: از متداول ترین خوراکی هایی که در ایام نوروز پخته می شود، سمنو است. این غذا با استفاده از جوانه گندم درست می شود و بسیار مقوی است. در نقاط مختلفی از ایران، افغانستان و سایر کشورها طبخ سمنو آداب خاصی دارد که در آن بسیاری از دختران آن را در طول شب و با آوازها و نغمه های مخصوص آن مراسم شروع به طبخ سمنو می کنند. همچنین رسم است که در شب اول عید سبزی پلو با ماهی طبخ شود و نیز شیرینی های مخصوص مثل نان نخودچی درست کنند. به طورکلی هر منطقه غذای مخصوص خود را برای ایام عید دارد. ۷. دید و بازدید: دید و بازدید یا عید دیدنی از سنت های مهم نوروزی است. در این مراسم مردم به خانه های خویشاوندان، دوستان و عزیزان خود می روند و خود نیز میزبان آن ها در روزهای آینده خواهند شد. بسیاری نیز به مزار و آرامگاه عزیزان از دست رفته خود می روند تا یاد آن ها را گرامی دارند. ۸. لباس نو: حمام رفتن و پاک سازی بدن و نیز پوشیدن رخت و لباس نو و آراسته از مراسم ضروری این عید باستانی است. در این ایام، اگر شخصی پول کافی برای خرید رخت و لباس نداشته باشد سعی می کند پولی قرض گرفته تا برای خود و خانواده خود کفش و لباس تازه تهیه کند. چرا که باور بر این است که کسی که در روزهای نوروز لباس نو نداشته باشد و سال جدید را با لباس تازه آغاز نکند، از خوشی های سال تازه بی بهره می ماند. در این ایام مردم سعی دارند تا به همنوعان خود دست کمک رسانده و به افرادی که از تملک مالی ضعیف تری برخوردار هستند لباس نو هدیه می دهند تا هیچ کس در این ایام از نعمت داشتن لباس های تازه و پاکیزه بی بهره نماند. ۹. گردشگری: هرساله مردم بخشی از تعطیلات خود را به سفر به نقاط دیگر کره جغرافیا اختصاص می دهد و به شهرهای دیگر سفر می کنند تا روحیه ای تازه کنند. ۱۰. مسابقات ورزشی: از قدیم الایام برگزاری مسابقات ورزشی عمومی در معابر شهری از آیین نوروزی به شمار می رفته است. مسابقات سوارکاری، کشتی و شطرنج ازجمله ورزش های مرسوم در تاجیکستان است. در افغانستان نیز مردم مراسم ورزشی بزکشی را انجام می دهند. ۱۱. طبیعت گردی: مردم ایران در روز ۱۳ فروردین یا روز طبیعت به مکان های طبیعی مثل جنگل ها و باغ ها و مناطق طبیعی خارج از شهر می روند که این مراسم را سیزده بدر می نامند. از کارهای رایج این روز، گره زدن سبزه است. درواقع مردم بر این باورند که با گره زدن سبزه و سپس انداختن آن در رودخانه یا طبیعت، بخت خود را باز می کنند تا در سال پیش رو اتفاقات خوش تری برای آنها رقم بخورد. این مراسم در جوان ها بیشتر رواج دارد. ۱۲. نوروز خوانی: نوروز خوانی یا بهار خوانی از دیگر مراسم ایام نوروزی است. در حال حاضر این مراسم بیشتر در استان های مازندران و گیلان بیشتر رواج دارد. در نوروز خوانی، افرادی که به آن ها نوروز خوان گفته می شود، پیش از آغاز بهار به صورت دوره گردی به شهرها و روستاهای مختلف رفته و اشعاری در مدح بهار به صورت بداهه از حافظ می خوانند . برگرفته از سایت مجله ی گردشگری http// roomtoor.com نویسنده ی مقاله : سعید جعفرزادگان
زهر طرف که بنمایی رخ سبزه و ریحان است ، به روح آب و سبزه قسم که امسال سال دیدار است ، جوان نگشت طبیعت بجز به لطف بهار ، تو هم برون آی که نوبت دیدار است ، بزرگی نه به مکنت مال زیبایی است ، جوانه زن که این نصیحت باران است ، بهار پیر طریقت استاد معلم مااست ، ز هر چه از او دیدی تو هم سزاوار است ، پس از خدا پیامبران اولیا اساتید سخن ، بهار آموزگار رهنما معبد خوش الهام است ، ز هر طرف بینی قامت گلها سجده های سبزه بسیار ، نگو که شاید این همان بهشت ماوا است !!! گرفته است امروز دیدمش تاج گلها بر سر ، به مستی بلبلان دیدگان بسیار است ، بهار تو را میخواند به باغ آی از کوچه های گل ، به عطر و نسیم و سبزه راهها بسیار است ، چه بیقرار گشتند مرغان پرستوها با یاد بهار ، قسم به چشمان گریان آسمان مسافری در راه است !؟ به گلها شکوفه ها طراوت شبنم بهار سوگند ، خدایا دگرگون کن حالمان از دعایمان پیدا است . *** شعر از مجید شمس باغبادرانی . ششم فروردین ماه ۱۴۰۳
بهار
،ادبیات
،شعر
،باغبادران
به شهر زیبا تاریخ کهن سبزه زارانش درود ، به مرغزاران چشمه ساران زنده رودش درود ، نگارنده اند به اسناد نویسندگانی معتبر ، به شهر پور زرتشت مهرزاد نبی هم درود ، کنون گر ناامیدی ز مردم دور گردون روزگار ، قدم بگذار به دشت و دمن شهر باغبادران درود ، به دورش کشیدست اهورا شالها کوههای بلند ، به یمن کوه و آب و دشت و صحرا درود ، همه جای این سرزمین بهار و گل است ، به قله های سرفراز و نور پاک شهیدانش درود ، دهانت شیرین گردد ز شیرینیها سوغات شهر ، به میراث داران فروشندگان پولک و نباتش درود ، تمام دور و برش چشمه یا باغ و گلشن است ، به بانیان و سازندگان قنات و جوی آب درود ، هزاران دستگاه بلبل و قمری فاخته و چلچله ، به حضرت دوست خالق این نواها هم درود ، به دنیا به باغ و به عقبا بهشت اخلاق نیک ، به یزدان و نبی و نسل فرخزادیانش درود ، کنون ای جوان بساز زادگاهت با افتخار ، دوباره جهانی گردد این شهر سرسبز جاودان ، به سازندگان و نگهبانان چهاربرجش درود . ♡♡♡☆☆☆
باغبادران
،ادبیات
،شعر
،بهار
به دلم از جنبش فروردین ، هوس آن طرفه نگار آمد ، بزن ای مطرب بزن ای مطرب ! که زمستان رفت و بهار آمد ، همه جا زیبا، همه جا رنگین، همه جا گلبن، همه جا نسرین ، همه جا از جنبش فروردین ، چمن پژمرده به بار آمد ، سر و صورت شسته گل از باران ، چو عروسان خفته به گلزاران ، به چمنزاران ، به سمنزاران ، به سحر آوای هزار آمد ، همه جا زیور، همه جا دلبر، همه جا شیرین همه جا شکر همه جا مینا همه جا اخگر، که چمن آمد که نگار آمد ، چمن و دشت و سَمَنان زیبا ، گل یاس و نسترنان زیبا بتکان زیبا ، سخنان زیبا، گل نو، بشکفته عذار آمد ، ز گلان رویی ، ز هوا بویی، ز بتان مویی، زچمن جویی همه جا آوای پرستویی، ز یمین آمد، ز یسار آمد ، من و شیدایی، من و رسوایی، من و زیبایی، من و خودرایی تو و این اندیشه ی سودایی، که بهار اینگونه هزار آمد ، چه زنی نیشم؟ چه کنی ریشم؟ چه دهی پندم؟ برو از پیشم که من از این گفته نیندیشم، به سرم زین گفته دوار آمد ، دلم از اندوه و شکیبایی ، شده رسوایی ، شده غوغایی سرم ازآن دختر هرجایی ، همه شب کانون شرار آمد ، شنوم از پیر خرد پندی ، بنشینم پیش گلان چندی بزنم چون غنچه شکرخندی ، بر آن نرگس که خمار آمد ، ز گلستان گلبن و نسرینی ، ز لب او بوسه ی مشکینی ز (حمیدی) گفته ی شیرینی، که ز بحرش نغمه ی تار آمد . شعر از دکتر مهدی حمیدی شیرازی http://kouchesaresher.blogfa.com
جنبش
،فروردین
،بهار
،عید
گلها برآمد ز نفست بالا اردیبهشت جانها بیقرار گشت ز دیدار رویت اردیبهشت ، یک عمر نشسته ایم در کنج خانه و منتظر درب خانه ی ما را میزنی اردیبهشت ، سردی و گرمی ماهت به اعتدال بوی گل و سبزه و نسیم داری اردیبهشت ، یک اردو سوار گل ببینی هر کجا تمثیلی از بهشت برینی اردیبهشت ، دیشب به خواب دیدمت تصویرت در بهشت تعبیر خوابم و امروز بهشتی شدم اردیبهشت ، از بس دعا کردیم با بلبلان بیقرار بهر دل شکستگان آمدی اردیبهشت ، در پیچ و تاب زلف زیبای زنده رود گلهای ارغوانی و سپید سر زده ای اردیبهشت ، امروز دیدمت از بلندای قله ای در شهرمان باغبادران نوبت به نوبت باغها آرایش نموده ای اردیبهشت ، هر گوشه از چشمانت ناز گل است گاه دیدار و زیارت دوستان گل است اردیبهشت ، من هم براه در کوچه های معبد گل همره آشنایان و دوستان شادمان گلها هستیم اردیبهشت . شعر از مجید شمس باغبادرانی .
شعر
،اردیبهشت
،باغبادران
،بهار
ما دستهایمان را امروز به یکدیگرگره زدیم و خواندیم سرود رهایی را در کوچه ها خیابانها باغ و بوستانها دعا هم خواندیم برای باران احساس عاطفه محبت و تغییر که ببارد بزودی بر سر ما ، سبزه ها را هم نگه داشتیم تا سرسبزی و خرمی دانه دهد و سبز کنند این خاک مرده را ، آتش و نور را قدرت بخشیدیم تا شادی بماند برکند دیو نکبت و مرگ و جدایی و سیاهی را از این سرای ، در این واپسین جشن های نوزوزی سال نو از آفریدگار سبزه آب و گل میخواهیم که طراوت سبزه زلالی آب گرمای آتش و خورشید و شمیم دلنواز شکوفه های بهاری را با پاکی و صمیمت به همه ی ساکنان این مرز پر گهر بزودی هدیه نماید و ما را و ایران ما را همچون گل همیشه بهار ، بهاری نماید .
سیزده_بدر
،عید
،بهار
،نوروز
تبریک عید نوروز ؛ گزیدهای از اشعار زیبای پارسی در ستایش بهار و نوروز به مناسبت آغاز سال جدید و فرا رسیدن نوروز گزیدهای از اشعار زیبای شاعران پارسیگوی را گردآوری کردهایم که میتوانید آنها را به صورت یک پیام تبریک زیبا برای اقوام ، آشنایان و دوستان خود ارسال کنید . نوروز همان که مادربزرگ به خاطرش سفره هفت سین را پهن میکرد توی اتاق بزرگ مهمانی ، روی گلهای قرمز قالی ، کنار آن پنجرههای رنگی خیالی... همانجا که زمستان جان میداد کنار باغچه و فرو میرفت توی دیوار کاهگلی ... آنجا که بهار آرام و بیصدا پایش را میگذاشت توی هشتی و نرسیده به حیاط پشتی ، درختها شکوفه میدادند و حوض فیروزهای ، ماهی ... در این مطلب و به مناسبت شروع سال جدید و فصل زیبای بهار گزیدهای از اشعار شاعران کهن پارسی و همچنین شاعران معاصر را گردآوری کردهایم که در ادامه تقدیم حضورتان میشود : به آیین حضور همیشگی دیوان خواجه شیراز در کنار هفت سین ، با شعر زیبایی از لسان غیب آغاز میکنیم که اینچنین سروده است : خواجوی کرمانی در شعری زیبا اینچنین بهار را توصیف کرده است : این بوی بهار است که از صحن چمن خاست یا نکهت مشک است کز آهوی ختن خاست انفاس بهشت است که آید به مشامم یا بوی اویس است که از سوی قَرَن خاست ******** جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی شاعر سده ششم هجری که از بنیانگذاران سبک عراقی به شمار میرود ، در توصیف نوروز میگوید : اینک اینک نوبهار آورد بیرون لشکری هریکی ، چون نوعروسی در دگرگون زیوری گر تماشا میکنی برخیز کاندر باغ هست باد، چون مشاطهای و باغ، چون لعبت گری عرض لشکر میدهد نوروز و ابرش عارض است وز گل و نرگس مر او را، چون ستاره لشکری ******** حکیم فردوسی بزرگ در شاهنامه و در وصف بر تخت نشستن جمشید که همزمان با آغاز نوروز بود، سروده است: چو خورشید تابان میان هوا نشسته بر او شاه فرمانروا جهان انجمن شد بر تخت او شگفتی فرو مانده از بخت او به جمشید بر گوهر افشاندند مران روز را «روز نو» خواندند سر سال نو هرمز فرودین بر آسوده از رنج روی زمین بزرگان به شادی بیاراستند میو جام و رامشگران خواستند چنین جشن فرخ از آن روزگار به ما ماند از آن خسروان یادگار ******** مولانا جلال الدین رومی، شاعر و عارف بزرگ قرن هفتم در توصیف نوروز اینچنین عاشقانه سروده است: اندر دل من مها دل افروز تویی یاران هستند و لیک دلسوز تویی شادند جهانیان به نوروز و به عید عید من و نوروز من امروز تویی ******** جامی شاعر قرن نهم هجری که ملقب به خاتمالشعراست، در توصیف بهار میگوید: بگشا نقاب از رخ باد بهاران شد طرف چمن بزمگه باده گساران شد لاله ستان گرد گل از بس که نهادند رو سوی تماشای چمن لاله عذاران در موسم گل توبه ز میدیر نپاید گشتند در این باغ و گذشتند هزاران بین غنچه نشکفته که آورد به سویت سربسته پیامی ز دل سینه فگاران ******** شاعران معاصر نیز در وصف نوروز و فرا رسیدن بهار اشعار زیبایی سرودهاند. بانو پروین اعتصامی اینچنین سروده است: سپیدهدم نسیمی روحپرور وزید و کرد گیتی را معنبر به رخسار و به تن مشاطه کردار عروسان چمن را بست زیور ز گوهرریزی ابر بهاری بسیط خاک شد پر لؤلؤتر ز بس بشکفت گوناگون شکوفه هوا گردید مشکین و معطر ******** فریدون توللی سروده است: چشمهها جوشید و بستانها شکفت اشک شادی ریخت از چشمان من باد رسوا دامن افشان برگذشت بوی گل پیچید در ایوان من ابر غم در تیرگی بارید و رفت دل طراوت یافت زین بارندگی خنده زد، چون صبح نمناک بهار باز بر من چهرپاک بارندگی ******** نیما یوشیج که بنیانگذار شعر نو فارسی است، در ستایش بهار میگوید: شکوهها را بنه، خیز و بنگر که چگونه زمستان سر آمد جنگل و کوه در رستخیز است عالم از تیره رویی در آمد چهره بگشاد و برق خندید عاشقا خیز که آمد بهاران چشمه کوچک از کوه جوشید گل به صحرا درآمد چو آتش ******** بانو فروغ فرخ زاد نیز همچون دیگر شاعران معاصر به طبعآزمایی درباره بهار پرداخته است: دختر کنار پنجره تنها نشست و گفت ای دختر بهار! حسد میبرم به تو عطر و گل و ترانه و سرمستی تو را با هرچه طالبی به خدا میخرم ز تو بر شاخ لخت و عور درختی شکوفهای با ناز میگشود دو چشمان بسته را مرغی میان سبزه ز هم باز مینمود آن بالهای کوچک زیبای خسته را خندید باغبان که سرانجام شد بهار دیگر شکوفه کرده درختی که کاشتم ******** مهدی اخوان ثالث از شاعران بزرگ خطه خراسان در توصیف بهار اینچنین سروده است: اردوی بهاران چو کاروانها بشکوه درآمد به بوستانها مرغان سفر کرده بازگشتند آسوده ز سرما به آشیانها سرخوش ز نشاط بهار بنگر مرغابیَکان را به آبدانها گر چشم گشایی به هر کناری از جشن بهاران بود نشانها ******** قیصر امین پور شاعرمعاصر خوزستانی نیز اینچنین لطیف و عاشقانه در وصف بهار میگوید: وقت آن شد که به گل حکم شکفتن بدهی ای سر انگشت تو آغاز گل افشانیها ******** هوشنگ ابتهاج در توصیف نوروز و بهار میگوید: بیا که بار دگر گل به بار میآید بیار باده که بوی بهار میآید هزار غم ز تو دارم به دل بیا ای گل که گل شکفته و بانگ هزار میآید ساقیا آمدن عید مبارک بادت وان مواعید که کردی مرود از یادت در شگفتم که درین مدت ایام فراق برگرفتی ز حریفان دل و دل میدادت ******** ز کوی یار می آید نسیم باد نوروزی از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی می اندر مجلس عاصف به نوروز جلالی نوش که بخشد جرعه جامت جهان را ساز نورورزی ******** رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید وظیفه گر برسد مصرفش گل است و نبید سفیر مرغ برآمد بط شراب کجاست فغان فتاد به بلبل نقاب گل که کشید ******** کنون که میدمد از بوستان نسیم بهشت من و شراب فرح بخش و یار حور سرشت گدا چرا نزند لاف سلطنت امروز که خیمه سایه ابر است و بزمگه لب کشت چمن حکایت اردیبهشت میگوید نه عاقلست که نسیه خرید و نقد بهشت ******** نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی که بسی گل بدمد باز و تو در گِل باشی ******** صبا به تهنیت پیر میفروش آمد که موسم طرب و عیش و ناز و نوش آمد هوا مسیح نفس گشت و باد نافه گشای درخت سبز شد و مرغ در خروش آمد تنور لاله چنان برفروخت باد بهار که غنچه غرق عرق گشت و گل به جوش آمد ******** فرمانروای ملک سخن، شیخ اجل، سعدی شیرازی درباره نوروز اینچنین سروده است: مبارکتر شب و خرمترین روز به استقبالم آمد بخت پیروز دهلزن گو دو نوبت زن بشارت که دوشم قدر بود امروز نوروز مهست این یا ملک یا آدمیزاد پری یا آفتاب عالم افروز ******** برآمد باد صبح و بوی نوروز به کام دوستان و بخت پیروز مبارک بادت این سال و همه سال همایون بادت این روز و همه روز ******* علم دولت نوروز به صحرا برخاست زحمت لشکر سرما ز سرِ ما برخاست بر عروسان چمن بست صبا هر گهری که به غواصی ابر از دل دریا برخاست تا رباید گلهی قاقم برف از سر کوه بزک تابش خورشید به یغما برخاست ******** برخیز که میرود زمستان بگشای در سرای بستان نارنج و بنفشه بر طبق نه منقل بگذار در شبستان وین پرده بگوی تا به یک بار زحمت ببرد ز پیش ایوان برخیز که باد صبح نوروز در باغچه میکند گل افشان ******** فرخی سیستانی این ابیات زیبا را در وصف نوروز سروده است: عشق نو و یار نو و نوروز و سر سال فرخنده کناد ایزد بر میر من این حال روزی است که در سال نیابند چنین روز سالی است که در عمر نیابند چنین سال ******** حکیم خیام نیشابوری نوروز را اینچنین توصیف کرده است: نوروز بزرگم بزن ای مطرب نوروز زیرا که بود نوبت نوروز به نوروز برزن غزلی نغز و دا انگیز و دل افروز کاین فاخته زان کوز و دگر فاخته زان کوز بر قافیه خوب همی خواند اشعار ******** ابولفرج رونی شاعر پارسیگوی قرن پنجم و ششم هجری درباره نوروز اینچنین سروده است: جشن فرخنده فروردین است روز بازار گل و نسرین است آب، چون آتش عودافروز است باد، چون خاک عبیرآگین است باغ پیراسته گلزار بهشت گلبن آراسته حورالعین است . □ برگرفته از پایگاه خبری تحلیلی فرارو .
اشعار
،بهار
،عید
،نوروز
Gentle and light! Nature becomes fresh in her fragrant appearance. Trees sprout, Birds begin singing, And rivers start singing the life melody… صدای قدم هایش را می شنوم آرام و سبک طبیعت با عطر حضورش تازه می شود درختان جوانه می زنند پرنده ها نغمه خوان می شوند و رودخانه آواز حیات سر می دهند Yesterday's frozen and wintry nature becomes like a paradise with her pleasant breeze, And trees forget all the cold memories on the auspicious arrival of spring. دنیای بی روح و یخ زده ی دیروز با نسیم دلنشینش چونان بهشت می شود و درختان تمام خاطرات سرد زمستانی را به یمن ورود بهار از یاد می برند I was thinking; Maybe I am just like this nature. And until my heart is the prison of bitter memories, it won't host the spring! My heart shook! How can I But…forgiveness in not naivety, it’s not forgetfulness… Forgiveness is a present for our heart, to mellow. I clean my heart from hatreds and annoyances, to welcome the spring full of affection, love and truthfulness… Calm and light, like the spring… با خود اندیشیدم؛ شاید من نیز همانند این طبیعتم و قلبم تا زمانی که زندان خاطرات تلخ است، میزبان بهار نخواهد شد دلم لرزید. چگونه فراموش کنم اما… گذشت سادگی نیست، فراموشی نیست بخشایش پیشکشی است برای قلب خود، که سبک شود، که آرامش یابد دلم را از کینه ها و رنجش ها می شویم، تا با وجودی مملو از مهر و پاکی، به استقبال نوروز بیایم سبک و آرام، چون بهار https:///index.php/2013-03-05-17-10-/nicesenandqmenu/1139-nice-poem-in-english-with-persian-translation
ادبیات
،شعر
،بهار
،عید
بهار بهار صدا همون صدا بود صدای شاخه ها و ریشه ها بود بهار بهار چه اسم آشنایی ؟ صدات میاد ... اما خودت کجایی وابکنیم پنجره ها رو یا نه ؟ تازه کنیم خاطره ها رو یا نه ؟ بهار اومد لباس نو تنم کرد تازه تر از فصل شکفتنم کرد بهار اومد با یه بغل جوونه عید آورد از تو کوچه تو خونه حیاط ما یه غربیل باغچه ما یه گلدون خونه ما همیشه منتظر یه مهمون بهار اومد لباس نو تنم کرد تازه تر از فصل شکفتنم کرد بهار بهار یه مهمون قدیمی یه آشنای ساده و صمیمی یه آشنا که مثل قصه ها بود خواب و خیال همه بچه ها بود آخ ... که چه زود قلک عیدیامون وقتی شکست باهاش شکست دلامون بهار اومد برفارو نقطه چین کرد خنــده به دلمردگی زمین کرد چقد دلم فصل بهار و دوست داشت واشدن پنجره ها رو دوست داشت بهار اومد پنجره ها رو وا کرد من و با حسی دیگه آشنا کرد یه حرف یه حرف ‚ حرفای من کتاب شد حیف که همش سوال بی جواب شد دروغ نگم ‚ هنوز دلم جوون بود که صب تا شب دنبال آب و نون بود . شعر از شاعر معاصر محمدعلی بهمنی
ادبیات
،شعر
،بهار
،عید
صدای پای آب میآید و نسیم روحبخش بهار ز جنبش روحبخش بهار خبرها زیاد رسیده است از باغ ، قرار خواب و سردی زمستانی رفته است کنار لباس سپید شادی و عروس زیبای بهار ، نشسته است امروز دیدمش بر تخت روان قرار گرفت است بنوبت آرایش جهان ، شکوفه ها زده است بیرون جوانه ها بیدار برون رفته است سردی از خاک ، ز گرمی نور و مهر فروزانش اثر نموده است دعای پیران روزگار برای زندگی بهتر سپیدی دلها شنیده شده صدای زود هنگام گامهای بهار ، چه بیداد خزانی بود امسال پس از بیماری و رنج زندانها !؟ چه گلهای سرخی که نریخته شد در خیابانها چه سرهایی که نرفت بالا چه دلهایی که شکسته نشد !؟ ولی دوباره آمد پیام آشتی ز بهار !؟ که یک سپاه اردویی ز آسمان در راه است نه داغی میزند بر دل و نه سوزشی بر پا نه جاری میکند سرخی خون و نه میفرستد اشک و سوزش و آه نه گوشی ز خود میدهد آزار و نه رنجی بسیار تو خود ببین شاهکار لایزال خلقت عروس زیبای بهار ، به رنگ سبزه به جاری آب به چتر گل به قرمزی لاله نگه کن بسیار به آوای بلبل گوش نترس ز فریادها که این صدا باشد صفای زود هنگام پای بهار ، ز بوی عطر گل نرگس و سبزه اشارت باشد که زنده گردد بزودی خاک ایران ز یمن قدمهای عروس بهار .
بهار
،شعر
،ادبیات
،زمستان
من سرمای سخت زمستان را به امید دیدن چهره ی بهاری ات تحمل میکنم هر چند ثانیه ثانیه های این زمان یکسال باشد . آخرین نورهای آتشکده ها را به نام خدا خراب کردیم و خشت ها و خاکش را به دور افکندیم غافل از اینکه خدا را باید در محبت و صفا و یکرنگی و انسانیت پیدا کرد نه بر مناره های بلند و کاشی های معرق و خشت های طلا !؟ و من امروز تمثیلی از خدا دیدم که چه سریع و بادپای به نزد گلهای بی رمق و درختان شکسته از جفای روزگار میرفت و لبهای ترک خورده و خشکیده ی یک باغ را بارانی میکرد و من هنوز درب در نشسته بودم تا پدرم بیاید و نماز خواندن مرا ببیند تا دوچرخه ای که قول داده بود بخرد !؟ چقدر سخت است رها کردن دنیاپرستی و نگه داشتن ایمان واقعی و پاک بودن را در این زمانه که جرات ورزی در گناه را زرنگی ، پاکی و صفای دل را سادگی ، حرف حق گفتن را نشانه ی دیوانگی و ارزش دیگران را صفرهای حبابی اموال میپندارند . آنقدر مشکلات و مصائب در دنیا فراگیر شده است که اگر هم روزی خواستی بیایی شاید فقط بتوانی نیم نگاهی به این تیرگیها کنی و خیلی زود کلید قیامت را خداوند روشن کند !؟ پدرانمان در گذشته ها سردی سوز سرما را با داستانهای پهلوانان و شعر و ترانه و شادی بر ما ناپیدا میکردند ولی آیا در این عصر و زمانه هفته ای شده که به گورستان نرویم یا خبر ناگواری نشنویم !؟ چه سخت است تن و روحت در سرمای زمستان و داغ عزیزان بلرزد !؟ چه اسطوره ای بالاتر و ارزشمندتر از پدر فرتوت و کارگری در این عصر و زمونه میتوان شناخت که با درآمد اندک از سپیده دم تا پاسی از شب کار میکند تا بتواند خرج زن و زندگی و خانواده اش را در این گرانی و قیمت های بالای اجناس مهیا کند !؟ کاش ما هم مانند اصحاب کهف لااقل مدتی به خواب میرفتیم و در دوره و زمانی بهتر بیدار میشدیم به شرطی که مردم متوجه نمیشدند و این یک رمز و راز بود !؟ با هر قدر مقاومت و سرسختی که سردی زمستان بکار برد بالاخره پرچم سفید را بالا برد و در بارش برف تسلیم شد و رنگ سپید همه جا را فراگرفت و این نشانه ی بهار پرآبی خواهد بود که باید امیدوار بود به فردای بهتر و سرسبزی که در پیش رو داریم .
درود بر شما : به وب سایت مجید شمس باغبادرانی خوش آمدیدمطالب،مقالات،تاریخی،فرهنگی،ادبیات،طنز،شعر،روانشناسی ، مشاوره خانوادگی،شغلی،تحصیلی،کارآفرینی،حل اختلافات ، تبلیغات،گردشگری،اکوتوریسم میباشد،این نوشتارها به هیچ گونه حزب و یا گروه خاصی وابسته نمیباشد و بر اساس ادبیات عامه ، طنز و زبان مردم و تاریخ شفاهی تنظیم شده است ، هر گونه سوء استفاده از مطالب و یا بهره برداری از عنوان ، نام ، شغل ممنوع است و طبق قانون قابل پیگیری است ، به آشنایانتان معرفی فرمایید ، در صورت خواهان ارتباط با اینجانب یا پرسش و مشاوره در زمینه های تحصیلی شغلی سازشی روانی با شماره ی اینحانب میتوانید تماس بگیرید یا در پیام رسان ایتا یا وات ساپ پیام بفرستید . شماره ی همراه : ۰۹۱۳۷۲۸۵۳۵۷ با سپاس