۱۴۰۱/۱۰/۲۴ ساعت ۱۱:۹ ق.ظ توسط مجیدشمس | 

بهشت روی زمین شهر باغبادرانست ، که در طبیعت چون رونوشت رضوانست ، صبا به خاک سکندر رسان پیام مرا ، که زنده رود در این شهر آب حیوانست ، در این دیار به هر سو نگاه بر فکنی ، رواق منظر چشم تو باغ و بستانست ، خدا به کوه و در و دشت ما به فصل بهار ، کشیده نقش و نگاری که عقل حیرانست ، درخت گردو و بید و چنار و کاج در آن ، نموده سجده به خاک و سرش به کیوان است ، به شاخسار ، شلیلش ، به ساق شبرنگش ، هزار و قمری و تیهو ، همی غزلخوان است ، مدد نماید اگر باد ، باغ سیب و بهش ، به دودزای سپاهان عبیر افشان است ، به مردمش هنر فرهنگ می تراود و علم ، زنش فرشته و مردش تمام انسان است ، دیار ماست نه تنها قرین چهار محال ، که نور چشم سپاهان و قلب لنجانست ، برو به قلعه کافر که هست آتشگاه ، و یادواره زرتشت و برج ایمانست ، سمندگان که تو وشمندجان کنی نامش ، نشان قدمت و آثاری از نیاکان است ، بگیر همتی از شاهزاده ابراهیم (ع) ، که حامی تو اسلام و دین وقرآن است ، نخست جار و سپس دار شرط زندگی است ، اگر چه حب وطن هم به حکم ایمانست ، بود بهشت برین زادگاه تو« منصور» ، ولی دریغ که همسایه ی آن سپاهانست . شعر از شاعر زنده یاد منصور امینی باغبادرانی

برچسب ها :

ادبیات

،

باغبادران

،

بهشت

،

زرتشت

۱۴۰۰/۰۹/۲۸ ساعت ۸:۳۷ ب.ظ توسط مجیدشمس | 

وهشت = بهشت  نامی کهن است که با ترکیب ماندگار به وهشت ماندگار یا بهشت ماندگار یعنی محلی سرسبز به مانند بهشت است اشاره دارد  .  شاید هم دلالت بر این دارد که خشکسالی و کم آبی در آن مکان وجود ندارد و همیشه سرسبز خواهد بود . نام وشمندگان ، وشمندگون ،  بشمگان و بشمگون برگرفته از همان نام  وهشت ماندگار  یا  بهشت ماندگار است که در زبان مردم در طول زمان کوتاه و با گویش محلی کمی تغییر یافته است .  بهره مندی از نام  بشمندجان و وشمندجان تغییر نام کهن بخاطر نبود حرف گاف در الفبای تازی و  به گویش عربی است و از ریشه های فارسی آن به دور است و بهتر است همان بهشت ماندگار یا بشمگان  بویژه در تابلو نویسی در سطح  شهر استفاده شود .  اردا یا اردان : نام یکی از مکان‌های سرسبز و باغ های کهن است که ریشه ی نام به اردان پسر مردانشاه حاکم ایالت مرکزی و اسپادان است که نسب وی به  مردم باغبادران می‌رسیده است .  وی  در زمان ساسانیان با پرداخت قسمتی از هزینه ها و بخشیدن مالیات حکومتی اهالی به دربار به درخواست اهالی و بزرگان شهر ،  کار حفر قنات از بالا دست و ساختن چرخاب و جوی و نهر آب را در طول مزرعه ی اردا که بالاتر از سطح آب رودخانه بوده و قابل آبیاری با آب جاری زاینده رود نبوده را انجام می‌دهد و به پاس این تلاش اهالی نام اردا یا اردان را بر این مزرعه که دومین مزرعه ی کهن شهر پس از بشمگان است می گذارند . لازم به یاد آوری است که   روز بیست و پنجم هر ماه در گاهشماری ایرانیان کهن که هر روز ماه را نامی نهاده بودند به فرشته ی اردا که بر تمامی مخلوقات الهی نظارت دارد هم دلالت دارد و روزی مبارک بوده است ،  که در این روز به نو شدن و نو خریدن می پرداختند .  کلمه ی اردا ایسوار یا اردا به معنی اردوگاه و مکان لشکر و سپاه هم گفته می شود . استفاده از نام اردال هیچ سندیت و وجاهت تاریخی ندارد و بهتر است در تابلوهای شهر کهن و گردشگری باغبادران از نام اردا یا اردان  استفاده شود و اردال نامی اشتباه است .  هلابی = هل +آبی ،  هل به معنای دانه یا گل کوچک است و با پسوند آبی به مکانی گفته می‌شود که محل رویش  گلهای آبی کوچک است .  به احتمال  زیاد بر روی تپه ها و دامنه های اطراف این محل  که  نزدیک  به رودخانه  و دارای رطوبت کافی  بوده است گلهای فراوان و زیبا رشد می کرده است . و از تفریح گاههای مردم از گذشته های دور تا به حال بوده است . این مکان امروزه  در همسایگی  زاینده رود و مزرعه ی  اردا است که با آب قنات در گذشته و امروز با موتور آب مشترک با مزرعه ی اردا آبیاری می‌شود و دارای مناظر زیبایی است که همیشه اهالی و گردشگران و طبیعت دوستان را به خود جلب کرده است .  لاقاتات = لا + قاتات  ،  نامی ترکیبی  ترکی و فارسی است .  لا به معنای دره است و قاتات به مکان‌هایی  گویند که خاکش را برداشته اند تا آبیاری شود ، این مکان تا چندین سال قبل هم اهالی به یاد دارند که دارای خاک رس و ماسه و شن خوبی بوده است که چند محل به نام رس کن داشته  است که در حال حاضر  آثاری از آنها وجود ندارد ، در گذشته با ابزارهای ابتدایی از خاک رس این محل خشت و گل خانه ها و برج و باروی شهر را فراهم می کرده اند ،  و از شن و ماسه هم در جاده سازی و مرمت کوچه ها و راهها استفاده می‌شده است ،  که در نهایت با برداشت خاک رس و ماسه و شن این مکان بالادست ،  هم سطح زاینده رود و نهر صحرا بالا می‌شود و با جوی آب آبیاری می‌شود .  امروزه این مزرعه ی کهن  در حصاری از آجر و بتون و فولاد چشم اندازها  و زیبایی های آن برای همیشه از بین رفته است .  گد = عبادتگاه ، ستان = مکان مانند مسگد = عبادتگاه  که عربی آن مسجد است . گدستان = مکان عبادتگاه ،   به مکانی گفته می‌شود که در مجاورت زاینده رود و دشتها و ارتفاعات آن اولین سکونتگاه اقوام مهاجر آریایی بوده است و اولین آتشکده و استودان و ساخت و ساز در دره ی زاینده رود تا نزدیک شهر سامان در اینجا ساخته می‌شود .  در گذشته محل سکونت اقوامی از زاگرس نشینان عیلامی و چراگاه آنان بوده است که پس از تخریب سکونتگاه آنان توسط آشوریان و بلاهای طبیعی در اختیار قبایل کوچنده ی آریایی قرار میگرد .  با فروکش کردن زاینده رود در حدود ۴۰۰۰ سال قبل و قرار گرفتن این محل در محل تلاقی جاده های ابریشم مرکزی و شاهراه شرقی غربی و شمالی جنوبی این محل به مکان مذهبی و داد وستد کالا به کالا  تبدیل می‌شود و کم کم به سکونتگاهی به نام گدستان که دارای چندین  کاروانسرا و آتشکده و بازارچه می‌شود که در حمله ی تازیان و بلاهای طبیعی و حمله ها به مکانهای استقرار اسماعیلیان توسط نمایندگان خلیفه ی بغداد یا حکومت سلجوقیان  که محل استقرار طرفداران حسن صباح و اسماعیلیان  بیشتر بر قله ها و مکان‌های کهن بوده تخریب شده است .  پس نام گزستان هیچ ارتباطی با ریشه های فارسی آن ندارد و بهتر است در تابلوهای شهر از نام کهن  گدستان استفاده شود .  دور آدران = پهلو ، کنار یا همسایه آتشگاه یا آتش یا آبادی آدران است .   به نظر می‌رسد پس از گسترش شهر مذهبی گدستان و آتشگاه یا آدران آن جمعی از ساکنین به این فکر می افتند که در روبروی محل و غرب گدستان به کار کشاورزی و پرورش اسب مشغول شوند و با پلی که در انتهای  تپه ی مهرسیاه در مجاورت گدستان و آدران   ساخته بودند کم کم به این طرف رودخانه می آیند و با سکونت در محل جدید  اهالی  گدستان به آنها   دور از آدران یا دورآدران  که به  معنی اطراف یا دور از آتشگاه یا آدران  است می گفتند .  آثاری از این آبادی کوچک دورآدران  که محل رس کن هم بوده  است و آثار زیادی از کوزه ها و ظروف سفالی و فلزی در آن پیدا شده بود  و  ماسه های خوبی داشت و خرابه های اندکی از آن مانده بود در گذشته های دور در روبروی تالار نگین  زاینده رود وجود داشته است . نام دورباط به معنای دو کاروانسرا که ترکیب دو  فارسی و رباط عربی است از ریشه های این مکان که از سکونتگاه‌های کهن مردم دره ی زاینده رود است به دور است و بهتر است همان نام کهن و زیبای دورآدران = پهلو و اطراف آتشکده استفاده شود .‌. ادامه دارد ....

برچسب ها :

ایران

،

باغبادران

،

تاریخ

،

بهشت

مشخصات
Majid shams baghbadorani درود بر شما : به وب سایت مجید شمس باغبادرانی خوش آمدیدمطالب،مقالات،تاریخی،فرهنگی،ادبیات،طنز،شعر،روانشناسی ، مشاوره خانوادگی،شغلی،تحصیلی،کارآفرینی،حل اختلافات ، تبلیغات،گردشگری،اکوتوریسم میباشد،این نوشتارها به هیچ گونه حزب و یا گروه خاصی وابسته نمیباشد و بر اساس ادبیات عامه ، طنز و زبان مردم و تاریخ شفاهی تنظیم شده است ، هر گونه سوء استفاده از مطالب و یا بهره برداری از عنوان ، نام ، شغل ممنوع است و طبق قانون قابل پیگیری است ، به آشنایانتان معرفی فرمایید ، در صورت خواهان ارتباط با اینجانب یا پرسش و مشاوره در زمینه های تحصیلی شغلی سازشی روانی با شماره ی اینحانب میتوانید تماس بگیرید یا در پیام رسان ایتا یا وات ساپ پیام بفرستید . شماره ی همراه :  ۰۹۱۳۷۲۸۵۳۵۷     با سپاس
برچسب ها
ابزار رایگان وبلاگ

آمارگیر وبلاگ

B L O G F A . C O M