آتیش به سر : عجول * دم بریده : بدجنس * شاه دونه شویدر : فرد خاص * مرده نم کشیده : فرد بیحال * خردزه : نادان بدجنس * سگ پاسوخته : عربده کش * سلون سلون رفتن : آرام آرام راه رفتن * تارق تورق : سر وصدای بلند * کرت کرت کردن : صدای کم و کشیده * شاخ دراوردن : پر مدعا * زنگوله تابوت : بچه کوچک در کهنسالی داشتن * شیپش تو جیبش قام میزنه * شدت فقر * کک تو پوسشه: بدگویی کردن * اوسر بریدن: بی مهابا ، بدون فکر بودن * کله گنده: پولدار ، حکومتی * پوس کلفت : بی عار * لاشی : به درد نخور * چاق سلامتی: احوالپرسی * گل نی بری : نفرین مرگ * خاک براش خبر نبره : احوال بازماندگان را مردگان نفهمند * چادرچارچوق زدن : کنایه از لباس پوشیدن و آماده بودن است * مشکل پسند پشکل پسند : وسواسی بودن در انتخاب همسر * ناقاره رو پشت بوم حموم میزنی : کنایه از حرافی و بلند گفتن * پاشت و پلا کردن : حرس کردن درختان و درآوردن علفهای هرز از زمین کشاورزی * آسمون جول : بدبخت ، فقیر * خون خر براش رواس : کنایه از شدت فقر * طرف مولنجه افتاده بدنش : یعنی حموم نرفته است یا چرک است * لشکه لشکه میزنمت : یعنی با چند چوب کتک میخوری * ما را نمبونی خوشود هس : کنایه زدن به افراد اهل مهمانی نبودن * خیک خنسایی : خسیس بودن * شیطون را درس میده : شدت بدجنسی * قبادراز: گدا * آب زیرکای : بدجنس * ی ستاره تو آسمون خدا نداره : کنایه از بدشانسی * قاطی مرغا شدن : ازدواج کردن * چوقولی کردن : شکایت * پا کوفتن رو زیمین : اصرار زیاد * چاپولی زدن : کف زدن * چش نخوری : مسخره ی یک کار غیرمعمول * گاو نر را دوشیدن : کار بدون نتیجه * مرغا را کاه داده خرارا دون داده : دیوانگی * با آشپالون تو عروسید آب بیارم : مسخره و خندوندن طرف * گربه رقصوندن پشت پرده : طراحی و نیرنگ مخفی * مرغاشونم با من قهرند : بالا بودن شدت قهر و کینه * کینه شتری : طولانی شدن قهر * درخت با بلگ و باشوشش خوبه : فامیل دوست باش * گوشتا هم را میخورند اما اسوخونا هم را نمخورند : آخرش کوتاه میاند فامیلند * لوپاشا پر باد کرده و سگرمه هاشا تو هم * دشمنی اش در چهره اش پیداست * تو نسخه دوعا هم پیدا نمشه : دستور عجیب * آبش هرزه : بی شعور بودن طرف * مرگ میخای برو شیدون : داوطلب مردن بودن * رو آب بخندی : نفرین مرگ ، غرق شدن * مث توخ خاکیچیه : همه جا خودش یا اقوامش هست * خروس بی محل : مواظب حرفت باش * زبون سرخ سر سبز را میبره بالا : احتیاط کن * موش نخوردت : احساس دوستی خطاب به بچه ها * مث مرغ قوزه میکنی : جستجوی با دقت * لیویراش مث شتر درازه : یعنی در کارش موفق نشده است *
.... هی ننه یادوش بخیر اون قدیم قدیما چه روزگار خوبی داشتیم ، ساعت کو نبود صوح زود با صدای چارتا خروس و دم تیغه اوفتو کو سفیدی زده بود با این زانویای شکسه بلند می شدیم بعدوشام دو رکت نوماز و دعا به جون حجی و بچا اول کارامون بود ، از خروس خون تا شاغال خون ، همش میدویدیم از شیردوشی و قوت و غذا و پنجا آب دادن به زبون بسا تا جارو و پارو و شست و شوی اوشا تا دم کوچا ، بعد میومدیم تو خونه خاک و خولا کرسیا را عوض میکردیم و ی مش آتیش و خاکه ذغال تازه جاش میزاشتیم و روشا خاکیشترا را می کشیدیم بعدوشا ی چراغ سه پیلتی را ننه با قوطی گوگرد می گیروندیم و کتری اوو را روش میزاشتیم . هی ننه جونوم دردوت به جونوم حالا خوب شده اون قدیما میرفتیم با بجون تو مودبق و با ی مش چلفتی و آت و آشغالا سه پایه رو روش میزاشتیم و کتری را داغ میکردیم خدا بیامرزه باباجوندا که این چراغا از میدون شاه شر خریدس برام آخه من کو دیگه چش و چار ندارم کو تو تاریکی برم تو مدبق و تو سیای شبا از ما بهترون ننه کو همون اسیچی یاند بترسیم ازشون ننه ، زللم میترکه ی بار ی گربه دم سیاه دیدم داشتم اشدم را میخوندم چند بار اناانزلنا و ان یکاد را خوندم تا رف ، ننه جون چوق چوله کو ننم میگف تو شب بهش بوگید تا تو خوابدون نیاد ننه همون مار هم اونجاس کو ی بار ننم میگفت بابات براش توی ی کاسه ی ذره شیر میزاش اون بوخوره آخه اومد داره تو خونه باشه موشا را میخوردا ، اما ننه راسش بخای ترس داره حالا راحت شدم توی خونه پا چراغ سه پیلتهیم ، ای نور به قبرت بباره مشا رضا رفتی و منا تنا هشتی توی این خونه... بعد گریه و هق هق مادر بزرگ بلند شد ، به سختی دستاشا یکی ب گوشه دیوار خونه گرفت و با ناله ی ضعیفی کمر خم شده اش را کمی راس کرد و با گوشه ی چارقد سفیدوش که از مشد براش باباجون خریده بود و داده بود مشا بگم جان روشا آهو و گل دوخته بود گوشا چششاشا پاک کرد و ی چای کم رنگ برا من توی استکان قد بسه ریخت و کمی پولکی رسی تازه کو از دکون بامشا خدا بیامرز تو دی خریده بود گذاش و تارف کرد و رفت سراغ رادیو قدیمیش تا فکراش با صدای اون دستگاه گم بشه ... امروز دم پیسین یادوم بهش اوفتاد و براش ی فاتحه خوندم و کمی یاد و خاطرات اون قدیمیای دوس داشتنی و ساده و بی شیله پیله را تو ذهنم مرور کردم ، خدا اونا را بیامرزدشون ، بجون را میگم و جاشون تو بهش پیش پیغمبرا و اماما باشه ایشالا ...