تا قبل از ورود آریاییها بیشتر اقوام بومی که در لنجان و بالا دست زندگی میکردند از طوایف مهاجری بودند که از ایلات لرستان و یا قشقایی بودند و کمتر به سکونت و یکجا نشینی میپرداختند ولی کم کم با افزایش جمعیت آنها و بروز مشکلات در رفت و آمد یا قشلاق ییلاق چاره ی کار را در ساختن پناهگاه برای خود و دامها دانستند ، امروز نقش نگاره ها و آثاری که از نمادهای حیوانات و شکار و الهه های مقدس در اطراف دره ی زاینده رود و در کوهها و دیواره های سنگی وجود دارد نشان از پیوستگی ادیان مردم در هزاره ی سوم و چهارم قبل از ميلاد مسیح با الهه ها و خدايان عیلامیان است که بر مبنای چند خدایی و پرستش طبیعت و خدای بزرگتر است ، در آن زمان بیشتر ارتباطات از روی ارتفاعات و تنگه ها و دره ها به سمت جنوب و جنوب غربی شوش ، آنزان یا ایذه و شهرهای کهن در تمدن عیلام بوده است ، پس از حمله ی آشوریان وحشی و غارتگر و تخریب شهرها و آثار تمدن عیلامیان در زمان آشور بنی پنال این مردم و روستاهای کوچک پراکنده گردیدند و به مکانهای بزرگتر حرکت کردند . از مهمترین عقیده ها و دینهای که در این مکان بوده اند میتوان به ۱ - زروانیان ۲ - ایزدان ۳ - مهرپرستی یا ميترايسم ۴ - زرتشتی ۵ - کلیمی یا یهودیان مهاجر ۶ - ارامنه ی مسیحی مهاجر ۶ - اسلام و فرقه های آن نام برد که در حال حاضر مردم این خطه مسلمان با مذهب شیعه ی دوازده امامی هستند و تنها آثاری از معابد یا گورستانها و تاریخی از ادیان دیگر بجا مانده است .
تو باید بدانی که ایرانی و آزاده هستی ، از این ملک پاک رستم و اسفندیاری ، از این کهن خطه ی شیران و پهلوانی ، ز ایرانی هستی و زین پارس ماد و پارتی ، همه از خاک ایرانی و اقوام آنی ، تو باید بدونی ز ایرانی و ایرانیت فقط مانده نام و نشانی ، ز ملک کورش و دارا و زرنشت نمانده بجز آه و فغانی ، ز گهواره ی دانش سازه قدرت ندیدم جز رنج نداری ، تو باید بدونی که هر قدم رنج گامت ، چه قتل و کشتارها عیان گشته و سوگواری ، تو باید بدونی که نور پاک یزدان ز ایران درآمد ز ظلمت ، ز خورشید مکان ز کیش یزدان در این جهانی ، زمانها گذشته و گشت چرخ دولت مردم مداری ، جهان در نگین و زبان بی نظیری ، همه جای گیتی سخن برفراز بود ز اایرانی و ایران سرایی ، اهورا زمین آب و لشکر رفاه زندگی ، نه رنجی بد و درد و شب ماتم سرایی ، همه جای ایران خوش و شادی جشن شادمانی ، همی بود مردم کشورم در بهشت برین و سازگاری ، ز روزی که پای نحس تازی بیامد در این خاک وطن ، بگشته بختمان تیره و نمانده تا به حال راحتی یا کامکاری ، اگر بوده است گاه آن اندک و سپس رفته بسوی خاکسپاری ، خدایا ز رحم و بخشندگی و بنده نوازی بده مهلت و فرصت جانفشانی ، بسازیم دوباره مهد نورت خاک پاکت میهنم ایران و جمله ملتم با سرفرازی ...
ایرانی
،آریایی
،زرتشت
،اهورا
همیشه دیدن سرسبزی برای ما انسانها لذت بخش بوده است ، کم نبوده است که خود ما نیز سرسبزی را ندیده باشیم و لختی نیاسوده باشیم و از زیبایی طبیعت بهره نگرفته باشیم ، خود را در زیر سایه ای از درختان زیبا رها سازیم تا گرمای آفتاب را با منشور رنگارنگ برگهای درختان درآمیزیم و آرام شویم ، فکر کنید در سفری به سرسبزترین نقطه ی کشور بخواهید مکانی را برای استراحت برگزینید ، در چنین فضایی آنقدر گزینه انتخاب می کنید که حیرت آور است ... حال سفر و گشت و گذار در دره ی زاینده رود این مشخصات را دارد ، اگر در روزی روشن در جاده ی زیبا و سرسبز دره ی زاینده رود تا آخرین روستای مسیر و در مجاورت سد زاینده رود رانندگی کنید هیچگاه خستگی جسم و روان شما را آزار نمیدهد ، حرکت در دو طرف رودخانه و بویژه از شروع دره ی زاینده رود که روستای چم آسمان نزدیک شهر توریستی و سرسبز باغبادران است ، و عبور از جاده های این شهرستان و ورود به شهرستان سامان و منطقه ی تفریحی پل زمان خان و شهرک گردشگری زاگرس و تماشای جریان آرام و زلال زاینده رود که تماشای آن از ارتفاعات با لذت و بیم نیز همراه است و دیدن خانه های روستاییان و شهرها و باغها و مزرعه ها و دشت و کوهها که زندگی در آنها جریان دارد ، قابل توصیف نیست ، شاید نتوان فردی را پیدا کرد که در این مسیر حرکت نکرده باشد و زبان تحسین و بیان خاطره ها را نگشوده باشد ، چه بر طبیعت زیبایش ، و چه بر گوناگونی اقلیمی و فرهنگی و محصولات باغداری ، کشاورزی ، تولیدات بومی و محلی ، آنجا که مردم سختکوش و مهماندوست آن ، از دل خاک و شیار های کوهستانی و شیب های تند و طاقت فرسا و دشت ها و بستر رودخانه ، سفره ی اهالی محل و استانهای مجاور و گردشگران و مسافران را پررنگ میکند ، جالب است بدانید در گذشته هر کدام از آبادی های این مسیر ، با نوعی خاص از میوه ، حبوبات و غلات ، غذاهای سنتی و تولیدات و سوغاتی منحصر به خود مانند ، گردو ، بادام، به ، آلوچه ، انگور ، گلابی ، برنج ، نخود ، ماش ، عدس و شیرینی ، چوب و الوار و صنایع وابسته ، دام و تولیدات لبنی ، فرشهای دستباف ، گلیم و کرباس و غیره شناخته و معروف شده بودند . در کنار تمام زیباییهای طبیعت و منظره های ویژه در این سرزمین در دل وطنمان ایران کهن ، این دره و سرگذشتش و تاریخش شنیدنی و پرفراز و نشیب است ، و ماجراهای زیادی از سکونت اقوام کهن و بومی ، ورود آریاییها به این مکان ، عشایر و کوچ نشینان و ییلاقی بودن محل ، که ازترکیب اقوام و ایلات و مهاجران و بومیان با گویش ها و آداب و رسوم گوناگون ، قوم جدیدی را در صد سال اخیر ایجاد کرده است ، بنحوی که بیشتر ساکنان دره ی زاینده رود را در چندین نسل گذشته به ریشه های فامیلی چه نسبی و سببی میرساند و اکثریت مردم این خطه با هم قرابت فامیلی دارند و در گذشته ها آداب و رسومی در کنار معبدها و آتشکده ها و زیارتگاه ها و یا در عروسی ها و عزاداری ها و آیین های محلی و مذهبی به دیدار هم میرفتند که امروزه بدلیل ناآگاهی ها و مشغله های فراوان و گذر زمان و نسلها این ارتباطات کمتر شده است ، شاید اولین پرسشی که برای همه ی ما پیش آید این است که دره ی زاینده رود از چه زمانی بعنوان سکونتگاه انتخاب شده است و چه دورانی را در طول حوادث پرفراز و نشیب تاریخی از گذشته تا به حال گذرانده است ؟ ...
ایران
،باغبادران
،تاریخ
،باستان
پس از جانباختن حضرت مهرزاد نبی که مصادف با تشکیل حکومت مادها که شعبه ای از آریاییها بودند ، نابسامانی هایی در سرتاسر ایران رخ داده بود ، و جنگ قدرت بر سر حکومت شکل گرفته بود تا اینکه با تشکیل دولت هخامنشی و بویژه حکومت کورش اولین پادشاه این دوره یک دولت مرکزی و شاهنشاهی بزرگی با نظم و انضباط در سرتاسر خاورمیانه و فلات مرکزی برقرار شد ، و آرام آرام مشکلات مردم و برقراری امنیت در دستور کار قرار گرفت ، در این زمان والی غرب اصفهان نکتاش بود وی با برگزاری جشن ها و رسوم ملی و دینی مخالف بود و از مردم هم مالیات فراوانی می گرفت ، نکتاش مادرش تازی و از نژاد سامی بود ، سامی ها یک شاخه از آیین مهرپرستی و پرستش اجرام و سیارات آسمانی بویژه ستاره ی زهره یا ناهید را داشتند ، و شب و تاریکی نزد آنان به جای نور و روشنایی روز ارزش داشت ، و بت پرست بودند و برای اهریمن ملعون هم احترام ویژه ای می گذاشتند ، با شکایت اهالی النگان بکتاش ستمگر خیلی زود برکنار شد و والی با انصافی به جای وی قرارداده شد ، در دوره ی داریوش اول تا سوم توجه ی زیادی به جاده ها و تجارت شد ، که از جاده های مهمی که در فلات مرکزی ایران بود ، یکی از این جاده ها باغبادران را به فلات مرکزی و از شمال به جنوب و پارسه و از شرق به اسپادان و سپس به سرزمین ایلات چهارمحال و بختیاری و شوش در غرب منتهی می شد ، و باغبادران کهن درست در مسیر و تلاقی هر دو شاهراه اصلی و سایر راههای فرعی قرار داشت ، و این جاده تاثیر بسزایی در اقتصاد و رونق تجاری در النگان و باغبادران داشت ، از همین جاده ها سپاهیان غارتگر اسکندر مقدونی و تازیان وحشی و بربر جهت ورود به قلب شهرها و آبادی ها استفاده کردند ، چون این راهها از تمام مسیرهای آبادیها می گذشت و آنها را به هم پیوند می داد ، نام این جاده ها رهپویان بودند که در طول عبور از میان آبادی ها و میادین تجاری آن و مجاور عبور می کرد و از باج و خراج یا مالیات کاروانیان و عابران ، قسمتهایی هزینه ی راهداری ها و مرمت جاده و امنیت آن بود و قسمتهایی هم به متولیان نگه داری آتش مقدس و فرمانروایان محلی میرسید ، در باغبادران نیز به همین رویه بود و در کنار این هزینه ها بقیه خرج نگهداری خانواده های محروم و بی سرپرستان و بیماران و معلولین میرسید ، یک اداره در نزدیک قلعه یا آتشکده ی زرنگار در میدان و بازار شهر بغ آدران یا سمندگان کهن بود که به آن نمو میگفتند که درآمد آن به فقرا و محرومین و بی سرپرستان و مردان و زنان کهنسال می رسید ، که بیشترین سهمی که می گرفتند بیماران و ناتوانان جسمی و حرکتی و ذهنی بودند که نیاز به پرستار یا دایه داشتند و همگی در یک باغ بزرگ و نزدیک شهر سکونت داشتند که همین باغ قصری و اطراف آن بوده است ...
درود بر شما : به وب سایت مجید شمس باغبادرانی خوش آمدیدمطالب،مقالات،تاریخی،فرهنگی،ادبیات،طنز،شعر،روانشناسی ، مشاوره خانوادگی،شغلی،تحصیلی،کارآفرینی،حل اختلافات ، تبلیغات،گردشگری،اکوتوریسم میباشد،این نوشتارها به هیچ گونه حزب و یا گروه خاصی وابسته نمیباشد و بر اساس ادبیات عامه ، طنز و زبان مردم و تاریخ شفاهی تنظیم شده است ، هر گونه سوء استفاده از مطالب و یا بهره برداری از عنوان ، نام ، شغل ممنوع است و طبق قانون قابل پیگیری است ، به آشنایانتان معرفی فرمایید ، در صورت خواهان ارتباط با اینجانب یا پرسش و مشاوره در زمینه های تحصیلی شغلی سازشی روانی با شماره ی اینحانب میتوانید تماس بگیرید یا در پیام رسان ایتا یا وات ساپ پیام بفرستید . شماره ی همراه : ۰۹۱۳۷۲۸۵۳۵۷ با سپاس