اینکه رئیس خودتان و یک کارآفرین باشید از آرزوهای نو در قرن بیست و یکم است. امروزه انسان ها از کار کردن با حقوق پایین و کسب تجربه ای ضعیف خسته شده اند. هرچند برخی کارآفرینان می گویند به دنیا آمده اند تا یک شرکت بسازند، اما یادگیری مهارت های کارآفرینی که آن ها را به سوی ساخت کسب و کاری موفق سوق دهد برای هیچ کدامشان آسان نبوده است. در ادامه 12 روش مؤثر برای کسب مهارت های لازم در کارآفرینی آمده است. 1- روش متفاوتی را در پیش بگیرید . "خلاقیت، اساس کارآفرینی است." -کارندی لئوپروت خلاقیت عبارت است از توانایی متفاوت دیدن و یافتن راه حل برای مشکلات موجود. برای ایجاد این مهارت، چیزهای جدید را امتحان کنید. کارهایی را انجام دهید که دیگران انجام نمی دهند. کتاب های غیر معمول بخوانید. فیلم هایی به زبان خارجی ببینید. به مکانی غیرمنتظره سفر کنید. با افرادی که خارج از محدوده ی امنتان هستند گفت وگو کنید. "بزرگ کوچک (The Big Short) نام فیلمی است که نشان می دهد چگونه بسیاری از کارآفرینان و سرمایه گذاران فرصت طلب به واسطه ی اینکه مخالف عقیده ی عموم عمل کردند، از بحران مالی سال 2008 سود جستند." 2- آغاز به کار کنید . "با پیروی از قوانین نیست که راه رفتن می آموزید، با امتحان کردن و زمین خوردن است." ریچارد برانسون هیچ تجربه ای مانند تجربه در دنیای واقعی وجود ندارد. تفاوتی ندارد بیزینس کار فرعی شما است یا اینکه تمام زمانتان را به آن اختصاص داده اید، به هر حال شانس این را دارید که مهارت های خود از جمله برنامه ریزی کسب و کار، مذاکره، فروش و بازاریابی را تقویت کنید. من اولین کسب و کار خود را وقتی 16 سال داشتم آغاز کردم و بیشتر از اینکه از کتاب های کارآفرینی بیاموزم از اشتباه هایم آموختم. 3- با مشکلات دست و پنجه نرم کنید . "اینطور نیست که خیلی باهوش باشم، من تنها زمان بیشتری را پای مسائل می گذارم." -آلبرت انیشتین همه ی کارآفرینان موفق آموخته اند که باید ماهیچه های استقامت و سرسختی را در خود تقویت کنند. زندگی یک کارآفرین هیچ گاه یک سفر آرام نیست و جرأت می خواهد که با وجود افرادی که به توانایی هایتان شک دارند به مسیر ادامه دهید. برای ایجاد استقامت، یک هدف یا چالش معنی دار را مشخص کرده و به خودتان اجازه ی تسلیم شدن ندهید. از سوی دیگر، مدت زمان مشخصی را برای رسیدن به آن هدف در نظر بگیرید. برای مثال اگر می خواهید وبلاگ بهتری بسازید، قرار بگذارید تا به مدت یک سال، روزانه هزار لغت بنویسید. 4- لذت را فراموش کنید . تا قبل از رسیدن به موفقیت، کارآفرینان باید بدانند که با بی شمار شکست رو به رو خواهند شد و پاداشی نیز دریافت نخواهند کرد. برای اینکه به خود بیاموزید چگونه خوشی و لذت را به تعویق بیاندازید، از کارهای کوچک شروع کنید. به یک دونات اضافی "نه" بگویید. به جای اینکه به خودروی جدید فکر کنید، همان ماشین خودتان را نگه دارید. به جای ماندن در تخت خواب، آخر هفته ها ساعت پنج صبح بیدار شده و به کارهایتان برسید. 5- سرمایه تان را مدیریت کنید . آگاهی از پایه های اقتصاد برای راه اندازی یک شرکت ضروری است. لازم نیست یک حسابدار باشید، اما دست کم باید اطلاعات اولیه راجع به جریان نقدی، سرمایه و سود و زیان را داشته باشید. این امر را با آموختن روش صحیح سرمایه گذاری و مدیریت هزینه هایتان شروع کنید. 6- برای رهبری برنامه های مختلف پیش قدم باشید . برای یک کارآفرین توانایی رهبری یک تیم و سازمان یافته نگه داشتن آن، بسیار مهم است. می توانید با جست و جوی کار داوطلبانه و موقعیت های رهبری که در اطرافتان وجود دارد شروع کنید. برای تشکیل یک دیدار گروهی، مربی گری تیم ورزش کودکان و یا برنامه ریزی جشن تولد مادرتان داوطلب شوید. با مشارکت در نقش های بزرگ تر، حتی بدون دریافت حقوق، مهارت خود در مدیریت زمان، برنامه ریزی، رهبری و کار گروهی را تقویت خواهید کرد. 7- مهارت های ارتباطی را تمرین کنید . بهترین کارآفرینان آموخته اند که چگونه ارتباط مناسبی در محیط واقعی و محیط مجازی برقرار کنند. برای اینکه سخنرانی در جمع را یاد بگیرید، در ملاقات های محل کارتان صحبت کنید و یا اینکه مسئول تشریفات ازدواج یکی از دوستانتان شوید. 8- از منتورها بیاموزید . وجود یک منتور می تواند بی نهایت ارزشمند باشد اگر به شما در تقویت مهارت های کارآفرینی کمک کند. به جای اینکه خود همه ی اشتباهات را تجربه نمائید، چرا از شخص دیگری که آن اشتباهات را مرتکب شده نیاموزید؟ منتورها نه تنها در زمینه ی ایده ها به شما کمک می کنند، بلکه زمانی که در شرایط سخت قرار بگیرید نیز همراهان خوبی برایتان خواهند بود. اگر خوش شانس باشید منتوری پیدا خواهید که به شما و هدفتان ایمان داشته و بدون دریافت هزینه به آموزش شما بپردازد. برخی منتورها نیز خوشحال می شوند تا شما را تحت آموزش خود قرار داده و شما نیز به آنها در کسب و کارشان کمک نمائید. برخی نیز در ازای راهنمایی هایی که ارائه می دهند، دستمزد می گیرند. 9- روی بخش فروش کار کنید . "از نظر من عناوین شغلی مهم نیست. همه در حال فروش چیزی هستند. این تنها راه باقی ماندن در کسب و کار است." -هاروی مکای فروش نقش حیاتی در نجات، بقا و موفقیت هر کسب و کاری ایفا می کند. ممکن است بهترین محصول در جهان را داشته باشید اما بدون داشتن دانش فروش، ارزشی نخواهد داشت. آسان ترین راه برای فروش نیز قرار گفتن در نقش فروشنده است. تفاوتی ندارد که محصولتان یک وسیله ی ساده است یا یک فناوری پیچیده، باید مهارت پیدا کردن بازار هدف را داشته باشید. 10- با دیگر کارآفرینان مشارکت کنید . در رویدادهای کارآفرینانه، کنفرانس ها، سمینارها و ملاقات ها، زمانی که با دیگر کارآفرینان سپری می کنید به بهبود مهارت هایتان کمک خواهد کرد . اگر زمان و حوصله اش را دارید در رقابت های کارآفرینی و مسابقات شرکت کنید. این گونه هر ایرادی که در مهارت هایتان باشد مشخص شده و سرعت یادگیری تان چند برابر خواهد شد . 11- به کسب و کارهای دیگر کمک کنید. "شما به هر آنچه که در زندگی می خواهید، خواهید رسید. اگر به مقداری که می توانید به دیگران کمک کنید تا به آنچه که می خواهند برسند." -زیگ زیگلار کارآفرینی یعنی با منابعی که در اختیار دارید به حل مسائل بپردازید. هرچه بیشتر به حل مسائل دیگر کسب و کارها کمک کنید، مهارت های خود را افزایش داده اید. برای مثال، می توانید یک گروه کارآفرینی تشکیل داده و در آنجا به یکدیگر کمک کرده و با همدیگر رشد کنید. 12- همواره در حال آموختن باشید. "من هنوز در حال آموختن هستم." -مایکل آنژ آموختن و پیشرفت را همواره در خود زنده نگه دارید. تعداد بسیاری دوره های آموزشی آنلاین به صورت رایگان و غیر رایگان وجود دارد که می توانید از آنها بهره ببرید. با وجود دستیابی آسان به دانش و منابع، دیگر بهانه ای برای نداشتن مهارت های لازم برای موفقیت در کارآفرینی باقی نخواهد ماند . منبع: سایت entrepreneur
ناکامی از دیدگاه روان شناسی هنگامی که دستیابی به یک هدف خواستنی با ارضای یک نیاز ، ناممکن می شود یا به تاخیر می افتد ناکامی روی می دهد. افراد از نظر روش مقابله با ناکامی ها با یکدیگر تفاوت دارند. در برخورد با ناکامیها در شرایط ظاهرا مشابه. بعضی تسلیم می شوند برخی به کوشش خود ادامه می دهند و عده ای نیز زیر فشار روانی خرد می شوند. به افرادی که می توانند در برابر ناکامی های شدید بدون آنکه خرد شوند و صدمه ببینند، ایستادگی کنند، افراد دارای تحمل ناکامی زیاد می گویند. عوامل ناکامی ناکامی ممکن است علل درونی یا درونی داشته باشد . الف) علل درونی : گاهی چیزی که مانع دستیابی آدمی به هدف می شود ، از درون فرد و از ضعف ها و کاستی های او سرچشمه می گیرد، مانند ناتوانی های جسمانی که ممکن است آدمی را از رسیدن به هدف بازدارند. ناکامی شخصی یا ناتوانی های فردی، ناشی از ویژگی ها و خصوصیات افراد است. به طور مثال اگر فردی قد کوتاهی داشته باشد و بخواهد بسکتبالیست شود، ممکن است با ناکامی روبه رو شود ولی همین خصوصیت می تواند او را در رسیدن به هدف های دیگر کمک کند. ب) علل بیرونی : ناکامی های بیرونی بر پایه شرایط محیطی فرد است که مانع دسترسی او به هدف می شود. این ناکامی ها می توانند اجتماعی (از قبیل جریمه شدن توسط پلیس راهنمایی و رانندگی در مورد رانندگان متخلف و یا شکست درکنکور ورودی دانشگاه ها) یا غیر اجتماعی یا طبیعی بودن (از قبیل بارانی بودن روز مسابقه فوتبال، توفان، سیل، زلزله، ریزش کوه ) باشد . انسان ها بیشتر به ناکامی های اجتماعی حساس بوده و نسبت به آن واکنش شدید نشان می دهند. معمولا هر قدر هدف قوی تر و با اهمیت تر باشد، میزان ناکامی در اثر عدم دستیابی به آن افزایش می یابد. به طور مثال، دونده مسابقه دو اگر در لحظات پایان مسابقه ناگهان به زمین بخورد احساس ناکامی بیشتری خواهد کرد. واکنش در برابر ناکامی واکنش معمولا در برابر ناکامی پرخاشگری است. به عمل آگاهانه جهت آسیب رساندن به دیگری و یا اشیا پرخاشگری گفته می شود. مثلا کودکی که قادر نیست سه چرخه خود را هدایت کند و به زمین می خورد با لگد به سه چرخه خود می زند، یا کودکی که قادر نیست در یک بازی از دوست خود برنده شود نسبت به او پرخاشگری می کند. افراد در مقابله با ناکامی حداقل از پنج روش استفاده می کنند: روش اول) فرد برای رسیدن به هدف با مانع یا موانعی روبه رو می شود . ولی چون هدف برای او مهم است سعی می کند مانع یا موانع پیش رو را بردارد . در این شرایط با مقاومتی که از خود نشان می دهد موانع پیش رو را برداشته و بر شرایط مسلط می شود. مثلا دانش آموزی که برای قبولی در رشته مورد علاقه خود با شرکت کنندگان زیاد رقابت می کند به تلاش و کوشش خود با جدیت بیشتر ادامه می دهد و خیلی زود تحت تاثیر شرایط زودگذر قرار نمی گیرد و شرایط ناکامی را پشت سر می گذارد. روش دوم) فرد وقتی در شرایط ناکام کننده قرار می گیرد، سعی می کند مانع و موانع را دور بزند تا به طور موقت بر شرایط ناکام کننده غلبه کند . فردی را در نظر بگیرید که برای رفتن به محل کار خود با فردی خیلی عصبی است مواجه می شود و امکان برخورد فیزیکی با او حتمی است. در این شرایط فرد مورد نظر تصمیم می گیرد ، از مسیری دیگر برای رفتن به محل مورد نظر خود استفاده کند. در این شرایط او ضمن این که با فرد عصبی برخورد نداشته به هدف مورد نظر خود رسیده است. البته باید توجه داشت که همیشه امکان دور زدن موانع پیش روی وجود ندارد و از طرف دیگر در بعضی شرایط فرد نیازمند است که از خود استقامت نشان داده تا کفایت شخصی و عزت نفس او زیر سوال نرود . روش سوم) فردی در شرایط ناکام کننده قرار می گیرد سعی می کند با شرایط بجنگد تا پیروز شود . اگر چه پرخاشگری علیه شرایط ناکام کننده در بعضی مواقع ممکن است ما را در رسیدن به هدف کمک کند ولی پرخاشگری مداوم بر شرایط ناکام کننده منجر به تحلیل رفتن قوای فیزیکی و روانی ما می شود و در بلندمدت منجر به آسیب های فیزیولوژیکی و روانی خواهد شد و بیماری های روان تنی را به دنبال خواهد داشت . روش چهارم ) فردی در شرایط ناکام کننده قرار می گیرد از هدف اصلی خود صرف نظر می کند و به جای آن هدف های کوچک تر و با کم اهمیت تر را دنبال می کند. به طور مثال دانش آموزی که در رسیدن به هدف اصلی خود یعنی موفقیت در تحصیل بدون سعی و تلاش جدی به توفیق دست نمی یابد . خود را با هدف های کوچک تری هم چون شرکت درمهمانی ها و رفتن به سینما و سرگرمی های دیگر مشغول می سازد، از این طریق احساس ناکامی خود را در تحصیل جبران کند . روش پنجم) فرد در این شرایط، وقتی برای رسیدن به هدف با مانعی برخورد می کند، به جای این که تا حدودی از خود استقامت نشان دهد تا بر شرایط ناکام کننده، غلبه کند، به سرعت از هدف مورد نظر صرف نظر یا کناره گیری می کند . دانش آموزی که با کوچک ترین شکست تحصیلی ترک تحصیل می کند نمونه این روش است . استفاده از این شیوه ممکن است فرد را در شرایطی قرار دهد که در شرایط دیگر زندگی نیز این روش (کناره گیری یا فرار) را پیشه خود سازد و در نهایت به فرد منزوی و ضد اجتماعی و بی کفایت در تمامی کارها مبدل شود . نتیجه گیری بهترین راه آن است که در برابر ناکامی ها از نوع ضعیف یا قوی با در نظر گرفتن ظرفیت های جسمی و روانی، هدف های خود را واقع بینانه دنبال کند. البته باید دانست در زندگی روزمره نمی توان از ناکامی ها به صورت مطلق در امان بود. بعضی وقت ها باید طعم ناکامی را چشید . مثلا کودکی که بارها با موقعیت های مختلف ناکام کننده روبه رو می شود به مرور یاد می گیرد که چگونه خود را از ناکامی ها و حالات تعارضی نجات دهد این کودک مسلما در آینده خواهد توانست گلیم خود را از آب بیرون بکشد و رفتاری سازگار با موقعیت های گوناگون داشته باشد. بعضی والدین به خصوص مادران جوان و تازه کار خیال می کنند حتی الامکان باید از ناکامی فرزندان خود جلوگیری کنند. آنها خیال می کنند اگر کودک چیزی بخواهد و نتواند به آن دسترسی پیدا کند دچار ناکامی نخواهد شد، روی این اصل هر چه می خواهد در اختیارش می گذارند. باید بدانیم که کودک و بزرگسال چاره ای ندارد جز این که با ناکامی روبه رو شوند. مهم این نیست که ما با ناکامی روبه رو نشدیم بلکه مهم این است که راه حل آن را پیدا کنیم راه حلی که منطقی است و اختلالات رفتاری به دنبال ندارد و بهداشت روانی فرد را به خطر نمی اندازد . نکته دیگر این که نمی توان ناکامی را براساس مانعی که بر سر راه رسیدن به هدف وجود دارد تعریف کرد. زیرا با هیچ وسیله ای نمی توانیم بفهمیم که فرد کاملا متناسب و برای فرد دیگر کاملا ناکام کننده جلوه کند. مثلا اگر کودکی آن قدر کودن باشد که متوجه کودنی خود نباشد بدیهی است که کودنی برای او «مانع» نخواهد بود اگر خوب توجه داشته باشیم افرادی وجود دارند که دایم گول می خورند اما اصلا متوجه نمی شوند که دشواری و مانع کار کجاست . آنها آن قدر توانایی ندارند که متوجه عیب خود باشند، در نتیجه هیچ مانعی احساس نمی کنند نتیجه این که مفهوم ناکامی برای افراد، معانی یکسان ندارد و ناکامی یک امر نسبی است . عباس نقی زاده، گردآوری: مرکز مشاوره آرامیس https://www.aramismoshaver.ir
روانشناسی
،ناکامی
،هدف
،موفقیت
عزت نفس چیست و چطور میتوان آن را در کارکنان افزایش داد ؟ عزت نفس یعنی چه ؟ دلایل اهمیت عزت نفس چیست ؟ تئوریهای عزت نفس ، نشانههای داشتن عزت نفس کافی ، نشانههای کمبود عزت نفس ، عوامل مؤثر بر عزت نفس ، راه های تقویت عزت نفس کارکنان در محیط کار ، عزت نفس یکی از بخشهای مهم رسیدن به موفقیت است . همانطور که عزت نفس بالا میتواند مشکلآفرین شود عزت نفس پایین نیز ممکن است باعث شود افراد احساس شکستخوردگی کنند یا مانع از شکوفایی تمام توانایی آنها شود . قرارداشتن در یکی از دو انتهای طیف عزت نفس خطرناک است . بهترین حالت این است که با خودشناسی بتوان در میانهی این طیف قرار گرفت. اما عزت نفس چیست و راه های تقویت آن کدامند ؟ در این مطلب توضیح میدهیم عزت نفس یعنی چه و راههایی برای بالا بردن عزت نفس را بیان میکنیم. با ما همراه باشید. □ عزت نفس یعنی چه ؟ در معنای عام منظور از عزت نفس یا حرمت نفس ، بازتاب ارزیابی یا برآورد یک فرد از ارزشهای خود در عرصههای مختلف حیات است ؛ به عبارت سادهتر باور و اعتقادی که فرد درمورد ارزش و اهمیت خود دارد میزان و سطح عزت نفس او را تعیین کند . عزت نفس در محیط کار یکی از عوامل رشد و شکوفایی هر سازمان یا از طرفی شکست و سراشیبی یک محیط کار است . تعریف عزت نفس در محیط کار بیش از هرچیز با انعکاس برآورد کارکنان از میزان ارزشآفرینی خود در سازمان در ارتباط است ؛ به این ترتیب فردی که در ارزش و اهمیت خود در محیط کارش تردید دارد دچار افت عزت نفس است و کسی که عملکرد و حضور خود را در محیط کار ارزشآفرین میپندارد از عزت نفس بالایی برخوردار است . □ دلایل اهمیت عزت نفس چیست ؟ حال که توضیح دادیم عزت نفس یعنی چه ، در ادامه به اهمیت آن میپردازیم . عزت نفس نقش خیلی مهمی در میزان انگیزه و موفقیت افراد در زندگی دارد و پایین بودن آن ممکن است باعث شود شما در مدرسه یا محل کار خود به موفقیت نرسید ؛ چون فکر میکنید توانایی موفقشدن را ندارید . از سوی دیگر داشتن میزان مناسب عزت نفس به شما کمک میکند . چرا که اگر در زندگی با دید مثبت حرکت کنید و روحیه مناسب داشته باشید و معتقد باشید که میتوانید به اهداف خود برسید، موفقیت از شما دور نخواهد بود . □ چگونه کارمندان بی اعتماد به نفس را مدیریت کنیم ؟ □ تئوریهای عزت نفس : در طی سالها تئوریهای علمی زیادی از جمله هرم مازلو در خصوص این موضوع مطرح شده است . در کتاب سلسلهمراتب نیازهای انسان نوشته آبراهام مازلو احتیاج به عزت نفس بهعنوان یکی از اولین انگیزههای انسان آمده است . مازلو معتقد است مردم نیاز دارند که احترام و اعتماد را هم از دیگران دریافت کنند و هم بهصورت داخلی از خودشان . هر دو نیاز یعنی احترام درونی و بیرونی در کنار هم کمک میکنند که شخصیت افراد ساخته شود . در این قسمت باید یادآوری کنیم که عزت نفس با اعتماد به تواناییهای خود که به معنی اعتقاد یک شخص به توانایی انجام یک کار خاص است تفاوت دارد. □ نشانههای داشتن عزت نفس کافی : در ادامه چند نشانه مبنی بر اینکه فرد عزت نفس مناسبی دارد آورده شده است . اگر این نشانهها را دارید احتمالا از نظر عزت نفس در سطح مناسبی قرار دارید . عدم مقایسه حال با گذشته و یادآوری خاطرات منفی ؛ بیان نیازها ؛ احساس اطمینان ؛ داشتن نگاهی مثبت به زندگی ؛ نه گفتن در زمان لازم ؛ توانایی دیدن نقاط ضعف و قوت خود و قبول آنها . □ نشانههای کمبود عزت نفس : اگر نشانههای زیر را دارید احتمالا در عزت نفس پایین دارید و باید روی بالا بردن عزت نفس خود کار کنید . اعتقاد به اینکه دیگران از شما بهترند ؛ بیان نیازهایتان برای شما سخت است ؛ همیشه بر ضعفهای خود تمرکز میکنید ؛ بهطورمعمول احساساتی مانند خجالت ، ناراحتی یا اضطراب دارید ؛ دید شما به زندگی منفی است ؛ ترس شدیدی از شکست دارید ؛ برای «نه» گفتن مشکل دارید ؛ به نیازهای دیگران نسبت به نیازهای خودتان اولویت بیشتر میدهید ؛ اطمینان ندارید . مطلب مرتبط : ارزش های فردی ؛ ۶ گام که باید برای کشف ارزش های فردی خود بردارید □ عوامل مؤثر بر عزت نفس : اکنون که با نشانههای عزت نفس پایین و بالابودن بیش از حد عزت نفس آشنا شدید، در ادامه پاسخ میدهیم عوامل مؤثر بر عزت نفس چیست. همانطور که احتمالا خودتان هم میدانید، عوامل زیادی مثل روش تفکر ، سن ، بیماریهای احتمالی ، ناتوانیهای جسمانی و حتی شغل شما روی عزت نفس شما تأثیرگذار هستند . علاوه بر اینها عوامل ژنتیکی که شخصیت یک فرد را شکل میدهند نیز در میزان عزت نفس او مؤثرند . اما این معمولا تجربههای ماست که پایههای عزت نفسمان را شکل میدهد . برای مثال معمولا افرادی که بهطور مداوم انتقاد و شکایتهای اعضای خانواده و اطرافیان خود را تحمل میکنند عزت نفس کمتری دارند . اگر نشانههایی را که در بالا برای نداشتن عزت نفس ذکر شد برایتان آشنا هستند ۱۰ مورد از عواملی را که روی آن تأثیرگذار هستند برای شما لیست کردهایم. با انجام این کارها و تمرین مداوم میتوانید به تقویت عزت نفس خود بپردازید . ۱. با خودتان مهربان باشید صدایی که در سرتان به شما میگوید کاری را میتوانید انجام دهید بسیار قدرتمندتر از چیزی است که تصور میکنید . تلاش کنید با خودتان مهربان باشید . اگر مدام با افکار منفی دستوپنجه نرم میکنید یک ایده خوب این است که طوری با خودتان حرف بزنید که با دوستانتان صحبت میکنید . شاید در ابتدا این کار سخت باشد اما با تمرین در آن استاد خواهید شد و عزت نفس خود را افزایش خواهید داد. تمرین عزت نفس : سه نکتهای را که در مورد خود دوست دارید بنویسید و توضیحشان بدهید . ۲. خودتان را مقایسه نکنید یکی از راه های تقویت عزت نفس دوری از مقایسهکردن است . مقایسهکردن خودتان با دیگران تنها باعث احساس ناراحتی شما میشود و عزت نفس را پایین میآورد . برای بالا بردن عزت نفس تلاش کنید بهجای فکرکردن به دیگران و موفقیتهایشان روی اهداف و دستاوردهای خود تمرکز کنید . هیچکس دوست ندارد فشار مقایسهشدن را تحمل کند . ۳. تحرک داشته باشید ورزشکردن یک راه خوب برای افزایش انگیزه است . برای خود اهداف کوتاهمدت تعریف کنید و با رسیدن به این هدفها عزت نفس خود را افزایش دهید . همچنین ورزشکردن و عرقکردن باعث ترشح هورمون دوپامین در بدن میشود . این هورمون وظیفه ایجاد حس خوب را دارد . ۴. هیچکس بینقص نیست برای داشتن عزت نفس بالا همیشه تلاش کنید بهترین حالت خود را به نمایش بگذارید اما در نظر داشته باشید کمال یک هدف غیرواقعگرایانه است . ۵. همه اشتباه میکنند برای یادگیری و پیشرفت باید اشتباه کنید پس درصورتیکه اشتباهی کردید خود را تنبیه نکنید همه اشتباه میکنند این تنبیه کردن باعث کاهش عزت نفس شما میشود . ۶. بر چیزهایی که میتوانید تغییر دهید تمرکز کنید بهراحتی میتوان با تمرکز روی چیزهایی که خارج از کنترل ما هستند خود را مشغول کرد اما در پایان این مشغولی دستاوردی ندارد . بهجای این کار تلاش کنید نیرو و زمان خود را روی مسائلی که در کنترل شما هستند متمرکز کنید و ببینید چگونه میتوانید آنها را بهتر کنید . تمرین عزت نفس : در خصوص مسائلی که درباره آنها خوشحال نیستید بنویسید و راهکارهایی برای تغییر آنها ارائه دهید . ۷. کاری را انجام دهید که شما را خوشحال میکند اگر زمان خود را صرف انجام کارهایی میکنید که شما را خوشحال میکنند احتمالا طرز فکر مثبتتری دارید . تلاش کنید در برنامه ریزی روزانه خود زمانی را به خودتان اختصاص دهید و در این زمان کارهایی را که دوست دارید مثل مطالعه ، آشپزی یا استراحت روی مبل انجام دهید . انجام اینچنین کارها باعث رضایت شما میشود . ۸. برای اتفاقات کوچک خوشحالی کنید صبح زود بهموقع از خواب بیدار میشوید . تخممرغهایتان را به بهترین صورت آبپز میکنید . اینها همه پیروزیهای کوچکی هستند که در طول روز به آنها دست پیدا میکنید . تلاش کنید از این موفقیتهای کوچک خوشحال شوید و حس بهتری نسبت به زندگی داشته باشید تا به افزایش عزت نفس خود کمک کنید . تمرین عزت نفس : در پایان هر روز سه کاری را که بهخوبی انجام دادهاید یادداشت کنید . ۹. دوست خوبی باشید کمککردن و اهمیتدادن به دیگران از راه های تقویت عزت نفس است . همچنین باعث میشود نسبت به خودتان نیز احساس بهتر و زیباتری داشته باشید . مطلب مرتبط : داشتن دوستان صمیمی در محیط کار چه مزایایی برایتان دارد ؟ ۱۰. با افرادی که از شما حمایت میکنند معاشرت کنید برای بالا بردن عزت نفس کسانی را پیدا کنید که به شما حس خوبی میدهند و از افرادی که طرز فکر منفی دارند پرهیز کنید . مطلب مرتبط : تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس راه های تقویت عزت نفس کارکنان در محیط کار اگر از آن دسته مدیرانی هستید که بهتازگی به اهمیت عزت نفس و تأثیر آن در شرکت و سازمان خود پی بردهاید، حتما دوست دارید که برای رشد این بُعد در کارکنانتان اقداماتی را انجام دهید ؛ البته تقویت عزت نفس بهآسانی آموزش یک نرمافزار جدید به کارکنان نیست . در اینجا با باورها و عقاید افراد سروکار دارید و شاید ناچار باشید که با دهها سال حس ناامنیای که در جهانبینی آنها ریشه دوانده است به مقابله برخیزید ؛ اما بهکاربردن چند سیاست و اجرای چند تاکتیک به شما کمک میکند که از اعضای تیمتان سریعتر پاسخ بگیرید : ۱. از روش «۳ت» پیروی کنید اولین گام برای تقویت عزت نفس کارکنان این است که رفتار خودتان را ملاحظه کنید . مطمئن شوید که برای شکوفایی عزت نفس کارکنان محیط مناسبی را خلق میکنید . کارشناسان اصول مدیریت این ۳ عامل مشترک را در ارتقای عزت نفس کارکنان توصیه میکنند : تقدیر : به اعضای تیمتان نشان دهید که ارزشمند هستند و سازمان برای دستیابی به نتیجه و رسیدن به موفقیت به حضورشان نیاز دارد . تأیید : نشان دهید که از کار آنها و روشهایی که برای رسیدن به هدف به کار میبندند رضایتخاطر دارید . توجه : نشان دهید که مراقب تیمتان هستید و برای رسیدگی به هرگونه دغدغه ، نگرانی یا مشکلی فرصت مناسبی را در اختیارشان قرار میدهید . دقت کنید که لازم است هرکدام از این اعمال را در کنار یکدیگر انجام دهید تا اثرگذاری نهایی را روی عزت نفس اعضای تیمتان داشته باشید ؛ توجهکردن بدون تقدیرکردن یعنی مدیریت خُرد و تقدیرکردن بدون توجهکردن یعنی انتقال احساس پوچی مطلب مرتبط : تقدیر از کارمندان با ۱۰ راهکار کاربردی ۲. از عبارات تأییدی بهگونهای استفاده کنید که اجرایی باشند مهم است که از چه زبان ، لحن و واژگانی استفاده میکنید ؛ گفتن این عبارت که «من باهوش هستم» یا «من اعتماد به نفس دارم» درمورد افرادی که عزت نفس پایینی دارند چندان مؤثر نیست ؛ این کار از باور واقعی آن شخص بسیار دور است و میتواند اثر معکوسی به جا بگذارد و حتی احساس منفی او را تقویت کند ؛ در عوض، از عبارات باورپذیرتری استفاده کنید ؛ برای مثال ، عبارت «من موفق خواهم شد» را جایگزین «من باهوش هستم» کنید ؛ با این تغییر جزیی تصدیق میکنید که آن شخص هنوز در میانه راه قرار دارد و میتواند برای ارتقای خود تلاش کند ؛ همچنین خوشبینی خود را نسبت به آینده نشان میدهید . ۳. موفقیتهای کارکنان را در توسعه فردی جشن بگیرید وقتی اعضای تیمتان به اهدافی که تنظیم کرده بودند دست مییابند از جشنگرفتن و استقبالکردن از این موضوع غافل نشوید ؛ این هدف میتواند هرچیزی باشد ؛ از رودرروشدن با یک همکار گرفته تا برخورد با مدیریت ایدهای جدید . شاید برایند موقعیتی محسوس و مشهود نباشد اما مهم این است که برای شکلگیری عزت نفس چه شیوهای را دنبال میکنید ؛ همین شیوه است که ارزش جشنگرفتن را تعیین میکند . مطلب مرتبط : چرا شخصیت از شهرت مهمتر است ؟ ۴. نقاط قوت و ضعف کارکنان را فهرست کنید هرکسی نقاط ضعف و قوت خودش را دارد . مشکل اینجاست که عزت نفس متزلزل میتواند نقاط ضعف را همچون کوهی بر سر اعضای تیم نابود کند و نقاط قوت را از چشم آنها بیندازد . مهم است که بتوانید فهرستی واقعی از نقاط قوت و ضعف افراد پیدا کنید . وقتی اعضای تیمتان احساس خوبی نداشته باشند میتوانند به نقاط قوت خود نگاه کنند ؛ در صورتی که اعضای تیم به نقایص خود آگاه باشند میتوانند برای بهبود آنها تلاش کنند و برای رشد فردی و رفتار حرفه ای خود گام بردارند . ۵. رهبری را بهصورت عملی و مستمر انجام دهید ارتقای عزت نفس کارکنان ۱شبه اتفاق نمیافتد، بلکه اتفاقی است که ممکن است شما را بهمدت ۱ سال و حتی بیشتر درگیر کند . رهبر خوب کسی است که با هریک از اعضای تیمش بهاندازه کافی ارتباط بگیرد تا سطح عزت نفس او را بشناسد ؛ چنین رهبری برای اینکه میزان عزت نفس افراد در سطح خوبی حفظ شود، تلاش میکند و در عین حال میکوشد تا عزت نفس پایین افراد را ارتقا دهد . یادتان باشد که کارکنانی که عزت نفس بالایی دارند خودمختارتر ، وفادارتر و با خلاقیت بیشتر هستند ؛ چنین افرادی بیشتر درگیر کار میشوند و از اعتمادبهنفس خود برای بهبود شرایط سازمان استفاده خواهند کرد . شما بهعنوان کارفرما یا مدیر میتوانید با هدایت تیمتان بهسمت موفقیت ، کارکنانتان را به افرادی مستقل با عزت نفس بالا و همچنین باانگیزه در کاری که انجام میدهند تبدیل کنید . شاید نتوانید سلامت روانی کارمندان را کامل کنترل کنید اما در کنترل محیط کار این افراد ناتوان نیستید . مطلب مرتبط : چگونه کارمندان بی اعتماد به نفس را مدیریت کنیم ؟ خلاصه عزت نفس نقش مهمی در داشتن روحیهی بالا و موفقیت در زندگی دارد . برای بالا بردن عزت نفس راه های مختلفی وجود دارد ؛ مانند دوری از مقایسه و فعالیت فیزیکی که بهطور کامل به این راهها اشاره کردیم . در این مطلب توضیح دادیم عزت نفس یعنی چه ، نشانه های کمبود یا بالا بودن بیش از حد عزت نفس چیست و راه های تقویت عزت نفس کدامند . عزت نفس یکی از معیارهای سنجش هوش هیجانی است . در این آزمون شرکت کنید تا هوش هیجانی خود را بیشتر بشناسید. برگرفته از مجله ی کاربوم - karboom .iu تست هوش هیجانی بار آن منبع : theuncommonleague.com