۱۴۰۱/۱۱/۱۵ ساعت ۱:۱۷ ب.ظ توسط مجیدشمس | 

تا قبل از ورود آریاییها بیشتر اقوام بومی که در لنجان و بالا دست زندگی می‌کردند از طوایف مهاجری بودند که از ایلات لرستان و یا قشقایی بودند و کمتر به سکونت و یکجا نشینی می‌پرداختند ولی کم کم با افزایش جمعیت آنها و بروز مشکلات در رفت و آمد یا قشلاق ییلاق چاره ی کار را در ساختن پناهگاه برای خود و دام‌ها دانستند ، امروز نقش نگاره ها و آثاری که از نمادهای حیوانات و شکار و الهه های مقدس در اطراف دره ی زاینده رود و در کوهها و دیواره های سنگی وجود دارد نشان از پیوستگی ادیان مردم در هزاره ی سوم و چهارم قبل از ميلاد مسیح با الهه ها و خدايان عیلامیان است که بر مبنای چند خدایی و پرستش طبیعت و خدای بزرگتر است ، در آن زمان بیشتر ارتباطات از روی ارتفاعات و تنگه ها و دره ها به سمت جنوب و جنوب غربی شوش ، آنزان یا ایذه و شهرهای کهن در تمدن عیلام بوده است ، پس از حمله ی آشوریان وحشی و غارتگر و تخریب شهرها و آثار تمدن عیلامیان در زمان آشور بنی پنال این مردم و روستاهای کوچک پراکنده گردیدند و به مکانهای بزرگتر حرکت کردند . از مهم‌ترین عقیده ها و دین‌های که در این مکان بوده اند می‌توان به ۱ - زروانیان ۲ - ایزدان ۳ - مهرپرستی یا ميترايسم ۴ - زرتشتی ۵ - کلیمی یا یهودیان مهاجر ۶ - ارامنه ی مسیحی مهاجر ۶ - اسلام و فرقه های آن نام برد که در حال حاضر مردم این خطه مسلمان با مذهب شیعه ی دوازده امامی هستند و تنها آثاری از معابد یا گورستانها و تاریخی از ادیان دیگر بجا مانده است .

برچسب ها :

دین

،

آریایی

،

لنجان

،

اسلام

۱۴۰۱/۰۷/۲۲ ساعت ۱۰:۳۹ ب.ظ توسط مجیدشمس | 

اولین سکونتگاههای بشر در فلات مرکزی ایران و دره ی زاینده رود ، غارها و شکافهای طبیعی و دهلیزها و نشیمنگاههای فراوان در دل کوهستان و ارتفاعات اطراف بوده است ، و آن هم بخاطر امنیت و تسلط بر پیرامون و عدم دسترسی دشمنان و حیوانات و در پناه بودن در دل کوهها است ، دلیل دیگر وجود رطوبت و باتلاقی بودن دشتها و جلگه ی زاینده رود بخاطر طغیانهای فراوان رودخانه و بارش مداوم برف و باران بوده است ، یعنی دو فصل آن زمان بوده است زمستان و بهار ، بهار از اردیبهشت شروع می‌شد تا آخر مهر به پایان می‌رسید که به آن هامین می‌گفتند در ابتدا بهار چهار ماه بود و از خرداد تا آخر شهریور بود ولی در زمان کوچ آریاییها شش ماه بود ، در این سرزمین یعنی النگان یا بالا دست لنگان یا لنجان تا نزدیک سرحدات چادگان ، زندگی در زردکوه بختیاری و ارتفاعات بوده است ، وجود آثار به جا مانده و غارهای طبیعی و یا دست ساز در کوههای پیرشمع الدین ، شاه لوران ، چشمه مقصود ، پیر غولوم ، و غیره نشان بر این دلیل است ، بعد به مرور با ساختن تپه های مصنوعی خاکی یا بهره گیری از تپه های طبیعی راه را برای ساختن اولین سکونتگاههای بشری و زندگی گروهی در شهرک‌هایی با حصارهایی به نام چغات یا چغاد ، مر و تل فراهم کرده است ، مکان‌هایی مانند چغاد گرد یا چاغال گرد در مجاورت زردکوه ، چغاد دوزان یا چاغ دوزون در جنوب غربی باغبادران ، چغاد گندمی در نزدیک روستای سیبه و تنگه بیدکان ، چغاد رستمی یا تل رستم در مجاورت دره گرگی باغبادران ، کولودون در نزدیک سده ، تپه ی آیدوغمیش و غیره را میتوان نام برد ، چغادها ، تل ها یا تپه های سکونتی پس از غارها در مرتبه ی دوم سکونتگاه در دره ی زاینده رود در این زمان میباشد ، در این موقع مردم دارای ادیان ابتدایی از جمله پرستش خدایان مختلف از اجزای طبیعت و اجرام پرستی و آیین مهرپرستی داشتند و قدمت یکجا نشینی به شکل کهن آن به ۷۰۰۰ سال قبل می‌رسد و قبل از آن زندگی غارنشینی در عصر پارینه سنگی و سنگی بوده است که شواهد تاریخی بویژه در غار کشف شده نزدیک شاهدژ در اطراف دیزیچه ی کنونی ، زندگی انسانهای نخستین را تا ۴۰۰۰۰ سال قبل را درشهرستان لنجان روشن می‌سازد ، پس از غارها و چغادها نوبت به قلعه های سنگی با ملات گل و یا ساروج می‌رسد که در آن قلعه های دارای دیوار و برج و بارو ، زندگی گروهی به شکل طایفه ای یا خانوادگی ، نسبی و سببی وجود داشته است و این قلعه ها هسته های اولیه ی روستاها و شهرها و تمدن و یکجا نشینی را تشکیل می دادند ، کم کم قلعه ها در دشت‌های مرتفع و دور دست از طغیانها و مسیر سیلاب ها ساخته میشود و در دو طرف دامنه ی زاینده رود و آفتابرو ساخته میشود ، بیشتر سکونتگاههای دره ی زاینده رود در ابتدا در سمت شرقی آن و سمت راست رو به بالای زاینده رود ساخته میشود ، قلعه های دشت گل ، طبس ، تپه رنگی یا حاج الوان ، قلعه ی چهاربرج باغبادران ، قلعه ی طبس ، قلعه سنگی ، قلعه کافر باغبادران ، قلعه ی سیتو و قلعه لچکی چم حیدر و ... در این زمان توسط مردم آن زمان ساخته میشود که در آن موضوع دفاع و امنیت ، انبار مواد غدایی و چاه آب و مخفیگاه و تونل ها و راههای فرار در نظر گرفته میشود ، همزمان با فروکش کردن طغیان آب زاینده رود و کاهش سیلاب‌ها و طولانی تر شدن فصل بهار و گرمی هوا زمینه ی مناسبتری برای پوشش گیاهی در سرتاسر لنجان و دره ی زاینده رود فراهم کرد ، این امر باعث شد که مردم این قلعه ها و عشایر و کوچ نشینان کم کم حدود ۴۰۰۰ سال قبل به دشتها و جلگه‌های اطراف زاینده رود و چشمه ها و آبریزگاهها برای پرورش اسبان و رمه های خود بکشاند و شب‌ها هم به قلعه ها برگردند ، در ابتدا نزدیک باغها و زمین های کشاورزی قلعه ها و برج های کوچکتر و ابتدایی هم ساخته میشود که اگر بارش برف و باران و یا حمله ی دشمنان و حیوانات وحشی صورت گرفت بتوانند سریع به آنجا روند و تا رفع خطر آنجا بمانند ، در این مکان‌ها هم به اندازه ی کافی آب و غذا و ابزارهای دفاعی وجود داشته است ، آثار این قلعه های دفاعی در بین مزارع و باغهای دره ی زاینده رود و شهر باغبادران هنوز وجود دارد ، کم کم با خشک شدن زمینها راه برای تولید خشت و پخت آن و آجر فراهم می‌شود و با ترکیب سنگ کوه و خاک رس و خشت و بعد آجر ، اندک اندک سازه سازی و ساختن پناهگاهها برای دامها و اسبان و سکونتگاه در مجاورت زاینده رود و چمنزارها انجام می‌شود و بنای اولیه ی شهر و روستاهای فعلی دره ی زاینده رود پایه گذاری می‌شود ، همزمان نیز کار کشاورزی ، باغداری با حفر جوی و نهرها بصورت گروهی آغاز ميشود ، در این زمان است که همزمان مهاجرت اقوام آریایی از شمال شرقی ایران و صفحه های جنوبی البرز به این منطقه صورت می‌گیرد که ادامه ی این مبحث تاریخی در برگهایی از تاریخ باغبادران از شماره ی ۱ و شماره های بعدی گفته شده است که میتوانید در صورت علاقمندی به صفحه ی فهرست همین وبلاگ در قسمت عناوین نوشتار مراجعه نمایید و مطالعه کنید . روز و شبتان پر نور ، زندگیتان سرشار از سرور ، و دلتان هميشه شاد باد .

برچسب ها :

ایران

،

اصفهان

،

لنجان

،

باغبادران

۱۴۰۱/۰۷/۲۲ ساعت ۲:۱ ب.ظ توسط مجیدشمس | 

و اما برگردیم به اصل ماجرا و آن هم تاریخ تمدن و سکونت در دره ی زاینده رود بود ، آنچه ما را بر آن داشت تا نیم نگاهی به اطراف بیندازیم این موضوع است که بطور کلی تاریخ و اجتماع و تحولات و ریشه های آن به سرزمین‌های دیگر و همسایه ها پیوسته است و برای تاریخ نویسان خیلی سخت است که گذشته ی مردمی را در روزگاری بنویسند که مردم آن زمان کوچ نشین بودند و دایم برای چرای دام‌ها ، سیاه چادرهای خود را روی اسب و قاطرها بار بسته بودند و از مکانی به سرزمینی دیگر می‌رفتند ، سرما و گرمای هوا ، خشک شدن چمنزارها و مراتع طبیعی ، جنگ و درگیریها بر سر چمنزارها ، یورش غارتگران و دزدان ، درگیری‌های قومی اعم از مهاجرین با بومیان محلی و درگیری‌های مذهبی که در آن زمان شدیدتر بود و حمله ی سپاهیان دشمن و ... همه باعث شده بودند که مردم این خطه یعنی دره ی زاینده رود حداقل تا ۴۰۰۰ سال قبل که زمان فروکش شدن زاینده رود و کاهش طغیانهای آن است نتوانند یک مکان خاصی را ثابت برای سکونتگاه همیشگی خود انتخاب کنند و تعدادی کمی سکونتگاه از تبعیدشدگان و فراریان از تمدن عیلام و کوچ نشینان بود که از سرزمین لرستان و باغملک و اقوامی از ایلات و عشایر مدتی را به منظور چرای دامشان در این سرزمين می‌گذراندند ، امروزه آثاری از سنگ های گورهای اندک و یا خرابه های سکونتگاهایشان و یا مکانهای نگه داری حیوانات و دام‌ها در کنار چشمه ها و دره ها و چمنزارها یا بر روی ارتفاعها در محل گواه بر این مطلب است ، شاید به جرات بتوان گفت نسلی که در دره ی زاینده رود است ترکیبی از مردم بومی ، آریاییهای مهاجر اعم از پارس و ماد ، مهاجرین دینی یهودی که در دوره کورش کبیر از زندان های بخت النصر در بابل آزاد میشوند و این منطقه را بخاطر مشابه بودن با سرزمینشان و باصفا بودن برای زندگی انتخاب می کنند ، حضور مهاجرین ارامنه از ستم و نسل کشی عثمانیان در دوره ی صفوی که در لنجان ، کله مسیح کنونی و اطراف چادگان و فریدونشهر زندگی میکنند ، عشایر بختیاری و قشقایی به منظور ییلاق و چرای دام‌ها ، کارگران و کارمندان مهاجر در صنایع و اداره های شهرستان لنجان ، ازدواج ها با اقوام دیگر و ... تشکیل شده است ، تمدن دره ی زاینده رود پس از فروکش کردن بارانهای سیل آسا و خشک شدن تدریجی زمین‌های باتلاقی مجاور رودخانه ایجاد میشود ، این امر در مناطق بالا دست دره ی زاینده رود بخاطر شیب از بالا به پایین زودتر اتفاق می‌افتد ، مانند چادگان و دامنه و مشهد کاوه که محل سکونت قوم‌های دلیر و جنگجو که دامداری‌ها و کشاورزی های زیادی داشتند و دشتهای وسیع زودتر انجام می‌شود ، لازم است بدانید بیشتر سپاه اسپادان و ایالت مرکزی که همیشه در صف مقدم سپاهیان ایرانیان در دفاع و لشکرکشی ها بوده است از همین چادگان و لنجان و دره ی زاینده رود بوده است ، داستان قیام کاوه آهنگر در این منطقه اتقاق می افتد و اولین خیزش یا انقلاب ایرانیان بر علیه ضحاک پسر مرداس است که متاسفانه پس از آنکه جمشید پادشاه وقت ایران از فر الهی خارج می‌شود و ادعای خدایی میکند ، مردم و بزرگان ایران به بهانه ی اینکه پدر ضحاک ، مرداس شاه حاکم وقت بابل در بین النهرین عراق کنونی که آن موقع یکی از هفت ایالت یا هفت کشور ایران بوده است حاکم با انصاف و خوبی بوده است با مرداس شاه و پس از مرگ وی در ۷۰۰۰ سال قبل با پسر سرتاسر اهریمنی وی یعنی ضحاک ملعون بیعت می‌کنند و وی به دستور اهریمن خبیث با کشتار جوانان و به خدمت گرفتن ساحران و جادوگران روز را بر ایرانیان تباه می‌کند و ظلم و ستم فراوانی به مردم وارد می‌کند که در این هنگام پردرد ایرانیان و شبهای تار پر از ظلم و ستم و آه و فغان ، آهنگری گمنام به نام کاوه از سرزمین چادگان بالا دست دره ی زاینده رود پس از کشته شدن هفده فرزندش به دست عمال ظالم حکومت شیطانی ضحاک ستمگر ، وی به همراه تمامی جوانان و پهلوانان سرزمین چادگان و دره ی زاینده رود و مجاور قیام می کند ، در ابتدای قیام ، کاوه پیش بند چرمی آهنگری خور را بر پرچم کهن آن روزگار که درفش کیانی با نشان خورشید فروزان و کیش مهرپرستی بوده است میآویزد و فریاد انتقام را سر می‌دهد ، مردم ایران که منتظر چنین روز و رهبر قیامی بودند گروه گروه به وی می‌پیوندند و پس از تصرف شهر و پایتخت ضحاک یعنی بابل ، با به بند کشیدن ضحاک او را به فرمان اهورامزدا در غاری در قله ی دماوند در مجاورت تهران کنونی زندان می‌کند و فریدون پسر آبتین که دارای فر الهی بوده است و ضحاک خواب او را دیده بود و فرمان قتلش را به دستور اهریمن تبهکار داده بود و با راهنمایی خداوند مادرش این طفل خردسال را در غاری قرار داده بود و چوپانی او را بزرگ کرده بود ، و در آن زمان جوان برومند و پهلوانی بوده است جانشین می‌کنند ، امروز مقبره ی کاوه آهنگر در شهر مشهد کاوه در مجاورت شهر توریستی چادگان در آبریزگاه زاینده رود و ابتدای دره ی زاینده رود و تاسیسات و سد زاینده رود است که رودخانه ی زاینده رود را تامین و تنظیم می‌کند ، و جا دارد که دوستداران تاریخ و هویت ایران زمین از آن سرزمین بازدید کنند ، لازم به یاد آوری است فامیل کاوه و کاوه ایی در دره‌ی زاینده رود و شهر باغبادران از نسل کاوه آهنگر است و اولین بنای شهر اصفهان که آبادی گابه است توسط یکی از فرزندان کاوه آهنگر در مجاورت زاینده رود بر روی تپه ای در روبروی شهر بازی اصفهان در خیابان مشتاق اول ساخته میشود که این اولین سنگ بنای شهر کهن و تاریخی گی و سپس سپاهان ، اسپادان و اصفهان کنونی است و نشان از ارتباط و پیوستگی بین سرزمین چادگان تا دره ی زاینده رود ، باغبادران و اصفهان است که هنوز هم کم و بیش این موضوع ادامه دارد ...

برچسب ها :

ایران

،

اصفهان

،

لنجان

،

باغبادران

۱۴۰۱/۰۷/۲۲ ساعت ۱۲:۵۲ ب.ظ توسط مجیدشمس | 

شاید در تاریخ دولت شهر و حکومتداری و سابقه ی ۷۰۰۰ ساله ی تمدن ، آیین و حکومت در ایران بتوان گفت نخستین‌ دولت محلی مقتدر ایرانی ۵۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح در سرزمین باکتریا یا بلخ در شمال شرقی فلات ایران در کشور افغانستان کنونی بوده است که در تاریخ به نام پیشدادیان و سپس کیانیان معروف است ، پیش از تشکیل دولت بزرگ تمدن عیلام شهرهایی متمدن و شهروندانی با فرهنگ از هزاران سال پیش در مسیرهای حرکت انسانهای اولیه شکل گرفته بودند که آن سکونتگاه‌های کوچک سبب پدید آمدن دولت‌های بزرگ شده است ، همزمان با گرم شدن زمین و خروج آرام آب از پوسته ی زمین و تابش خورشید بر فلات ایران اولین رودخانه ها و نهرها و چشمه ها در دل کوهها و کوهپایه ها جریان یافتند که می‌توان گفت تمدن انسانی و سکونت شهرنشینی از کناره های رودخانه ها و نهرهایی همچون سیحون و جیحون در شمال شرقی فلات ایران تا زاینده رود و کارون و کرخه و شعبه های آن و رود دیاله تا کردستان ایران و عراق و دشتها و سرزمین های مجاور دجله و فرات ، بین النهرین ، اروند رود تا خلیج فارس گسترش داشته است ، کشف و وجود بقایای سکونت در حاشیه ی این رودها و مطالعات باستان شناسی در فلات مرکزی ایران همچون قره تپه قم رود ، چشمه علی ری ، تپه های سیلک کاشان ، سلسله جبال غربی زاگرس ، آنزان یا ایذه ، شوش ، چغازنبیل ، خرم آباد و بخشهایی از خوزستان همچون رامهرمز و ... نشان می‌دهد که تا ۷۰۰۰ سال پیش سکونت و تمدن در فلات مرکزی ایران وجود داشته است و این شهرها و آبادی ها با جاده های تجاری به هم پیوسته بوده اند که از روی ارتفاعات شروع ميشود و با فروکش کردن آب‌های سطحی و آمدن انسانها از غارها و سکونتگاه‌های کوهستانی به کوهپایه ها جاده ها هم به دامنه های کوهها متصل می‌شوند مانند راه شاهی که از پاسارگاد و تخت جمشید به شوش و سارد و لودیه و در مرکزی هم به اصفهان و ری و در مسیر دیگر مبارکه ی فعلی ورنامخواست ، سده ، باغبادران ، نجف آباد و مسیر شمال جنوب و یا شرق مسیر خراسان ، کرمان ، اصفهان ، فلاورجان ، لنجان ، باغبادران ، چهارمحال بختیاری و شوش و خوزستان و بصره بوده است ...

برچسب ها :

ایران

،

اصفهان

،

لنجان

،

باغبادران

۱۴۰۱/۰۷/۲۲ ساعت ۱۲:۱۹ ب.ظ توسط مجیدشمس | 

به استناد کاوشهای باستان شناسی بویژه تلاش‌تلاشهای هانری گریشمن باستان شناس برجسته ی فرانسوی نخستین خشکی در کره ی زمین که از آب سربالا آورد سرزمین نجد یا فلات ایران از تبت و پامیر در شمال شرقی تا سلسله کوهها و کوهپایه های غربی زاگرس و تا خلیج فارس در جنوب غربی ایران کنونی است ، پس از این اتفاق در ۴ میلیون سال قبل و آغاز حیات شکلی از زندگی انسانهای اولیه در این سرزمین ایجاد می‌شود که از سرزمین عدن یا باغ عدن که همان خلیج فارس است که در آن موقع خشکی بوده است و در جزر و مد اقیانوس هند دارای آب می‌شده و دارای پوشش گیاهی فراوان و سرسبز بوده است انسان اولیه خارج می‌شود ، درست در همین زمان در کنار رود سند ایندوس در سرزمین هند کنونی و در کنار دریاچه های گرم آفریقا و در کنار دریای تتیس ، کاسپین یا مازندران کنونی و بعضی از نقاط دیگر دنیا که همین نشانه ها و شرایط منحصر بفرد جغرافیایی را داشتند رد پای اولین اجداد انسانهای نخستین دیده شده است ، حال اگر حرکت این انسانهای اولیه را از جلگه ی سند و ایندوس ، دریای تتیس در شمال ایران و باغ عدن در مجاورت آب‌های گرم اقیانوس هند و خلیج فارس یا دریای پارس در نظر بگیریم و حرکت آنان از روی کوهها و ارتفاعات زاگرس بویژه زاگرس مرکزی و شعبه ی اصلی آن زرد کوه بختیاری که از جنوب و جنوب غربی شاخه های آن شروع ميشود و تا شمال غربی و سپس به البرز و رشته کوههای بابا در پامیر و تبت متصل میشود می‌توان یقین پیدا کرد که دره ی زاینده رود محل اتصال این دو گروه مهاجر انسان های اولیه ی شکارچی و باهوش بوده است ، وجود ارتفاعات و رشته کوههای جوانتر که ساختار سنگی آنها دگرگون شده است و از عصر ژوراسیک میباشد در کنار کوههای کم ارتفاع تر و با ساختار رسوبی یا سنگهای کمری و سوخته که در زنجیر کوههای مرتفع و سلسله دار قلوه سنگی و دره ای در میان آن که عبور اولیه ی مذابهای آتشفشان‌های اولیه و مذاب زمین در ابتدای آفرینش و جریان بارش‌های اولیه است و این دره همان دره ی فعلی است که رودخانه ی زاینده رود در آن جاری است نشان از تصادم دو دوره ی زمین شناسی پرکامبرین و ژوراسیک و نشیمنگاه و سکونتگاه انسانهای نئاندرتال یا باهوش نخستین است ، امروزه غارهایی که در کنار زردکوه در مسیر جاده ی اردل به جونقان و در جاهای مختلف استان چهارمحال بختیاری ، فارس ، کهکیلویه و بویر احمد ، خوزستان و مجاورت دره ی زاینده رود وجود دارد گواه بر زندگی انسانهای اولیه از ۴۰۰۰۰سال قبل است ، اسناد تاریخی نشان می‌دهد که لااقل از نیمه ی اول هزاره ی سوم تا نیمه ی دوم هزاره ی اول پیش از میلاد یعنی تا زمان تشکیل دولت فراگیر هخامنشیان چندین شهر ، دولت و یا دولت‌های منطقه ای و سپس یک دولت سراسری در بخش غربی سرزمین ایران پدید آمده است که عمده ترین آنها به ترتیب دولت عیلام ، دولت ماد و هخامنشیان بوده است ...

برچسب ها :

ایران

،

اصفهان

،

لنجان

،

باغبادران

۱۴۰۱/۰۷/۲۲ ساعت ۹:۵۴ ق.ظ توسط مجیدشمس | 

شواهد تاریخی و باستانی تاکنون نتوانسته است قدمت سکونت انسانها را در ساحل زاینده رود و همسایگی آن برای ما روشن کند ، هر چند که بیشتر تمدنها و سکونتگاه‌های انسان نخستین در کنار رودها ، نهرها ، چشمه ها و آبریزها بوده است و ضرب المثل هر جا آب است آبادی نیز هم هست دلالت بر این نکته دارد که پس از یکجا نشینی و آغاز دوره ی شهرنشینی و یا دورهم نشینی و خارج شدن انسانهای اولیه از غار و پایان دوره ی سنگی و پارینه سنگی ، زندگی در کنار آبها و چشمه ها به شکل گروهی شروع ميشود ، لازم به یاد آوری است که وجود غارها و شکاف ها و نشیمنگاههای طبیعی در مجاورت نهرها و رودها هم زندگی فردی و هسته ای و گروههای کوچک در همسایگی رودخانه ها و آب‌های جاری وجود داشته است ، ما در این نوشتار در نظر داریم نظر سه نویسنده و باستان شناس را در مورد قدمت و پیدایش فرهنگ و تمدن در دره ی زاینده رود بیان کنیم ، اولین نظریه را یک باستان شناس آلمانی به نام هانس هنینگ فوندراوستن ارایه داده است ، وی معتقد بود در نیمه ی دوم هزاره ی چهارم قبل از میلاد مسیح ، یعنی حدود ۵۵۰۰ سال قبل ، ارتباطی را ساکنان منطقه ی زاینده رود با جنوب غربی ایران برقرار می کنند و تحت تاثیر فرهنگ و تمدن شهرنشینی سرزمین عیلام و شهرهای شوش ، آنزان یا ایذه ، و ... قرار می گیرند و شهرنشینی را از آنها می آموزند و کم کم آبادی‌های کوچک و بزرگی در کنار زاینده رود پدید می آید که یکی از آنها ( گابا ، گابه ، گیا ، گی ، سپاهان یا اسپادان است . ) به نظر میرسد که از این تاریخ مالکیت زمین در این سرزمین پدیدار میگردد و ساکنان منطقه به منظور توسعه ی زمینهای خود به طراحی و توسعه ی شبکه ی آبیاری که کاری دسته جمعی نیز می باشد پرداختند و بر این روش روستاهای بزرگ و آبادی‌های بزرگ و پرجمعیت یکی پس از دیگری در کنار زاینده رود بوجود آمده است و در ادامه بعضی از این آبادیها که مکان مرکزی مناسبی بودند و در میان راهها و جاده ها بودند به مرکز تجارت و داد وستد و شهرهای کوچک تبدیل شدند که از جمله می‌توان به بغ آدران با باغبادران ، سامان ، کهرچراگاهان یا کرچگان ، آیدوغمیش و غیره را در کنار زاینده رود نام برد . دومین مطالعه را دکتر محمد حسین رامشت استاد ژئومورفولوژی دانشگاه اصفهان در حوضه ی آبگیر زاینده رود انجام داده اند و ضمن بررسی ها و مطالعه های خود به تکه هایی از شیشه های بجا مانده از ظروف دست پیدا میکند که در رسوبهای ۴۰۰۰ سال قبل در مصر ساخته شده است و با استناد باستان شناسی اعلام می کند که روابط تجاری و داد و ستد بین مصر و ایران ۴۰۰۰ سال قبل از مسیر جاده ی تجاری شوش ، دره ی زاینده رود وجود داشته است ، در سال ۱۳۴۹ گروهی از دانشجویان دانشکده ی تاریخ دانشگاه اصفهان به سرپرستی دکتر رضا فرشچی با موضوع شناختن اقوام مهاجر و بویژه آریاییها به دره ی زاینده رود می پردازند که در مقاله های باستان شناسی آنان ورود آریاییها و طایفه های آذرگاهان ، فربدها ، فرخزادیها یا فرخ هرمزدادیان ، بیژگندیها ، سور آبادیان و ... را به دره ی زاینده رود و پراکندگی آنان در دو طرف بستر زاینده رود به منظور چرای دامها و پرورش اسب در ۳۷۰۰ سال قبل تایید میکند ، مطالبی هم جسته گریخته از دستنوشته ها و بیان اتفاقات و تاریخ دره ی زاینده رود در موزه ی ایران باستان و موزه های روم ، آتن و لندن و ... و موزه های شخصی کم و بیش وجود دارد که جا دارد توسط دانشجویان و محققان پیرامون تاریخ دره ی زاینده رود تحقیقات کاملی انجام پذیرد ...

برچسب ها :

ایران

،

اصفهان

،

لنجان

،

باغبادران

۱۴۰۰/۰۷/۲۲ ساعت ۹:۳۴ ب.ظ توسط مجیدشمس | 

نام این سرزمین با فرهنگ و تاریخ کهن این سرزمین پیوسته است . این مکان در میان فلات مرکزی ایران و جاده ی ابریشم و محل تلاقی راههای جنوب و بنادر دریای پارس، شهر مذهبی استخر فارس ، پاسارگاد ، اسپادان ، ری ، و راههای شرقی غربی اسپادان به چهارمحال بختیاری ، ایذه ، شوش در گذشته های دور دست  قرار گرفته است . درست در میان فلات مرکزی یا ایالت خونیره و در وسط خشکی های دنیای کهن بطوری که فاصله ی کاروانیان از اولین شهر تجاری در شرق تا این خطه و از آنجا به آخرین شهر در غرب در مسیر جاده های تجاری برابر بوده است و به همین خاطر لنگان = میان دو قسمت و النگان =بالادست دوقسمت که منظور سرزمینی که در میان جاده های ابریشم و در هر دو جهت شمالی جنوبی و شرقی غربی برابر است نام برده شده است . در تقسیمات دوره های کهن در زمان عیلامیها محل سکونت اقوامی کوچنده از آن سرزمین بوده است . وجود سنگ‌نگاره هاو طرحهای پرنقوش از شکار مردم و حیوانات ونشانه هایی از طرحهای مذهبی دلالت بر پیوستگی فرهنگی تجاری این مکان با تمدن‌های شوش و سرزمین عیلام است . در دوره ی ورود اقوام کوچنده ی آریایی‌ها از حدود چهار هزار سال قبل به قوم پارس و سرزمین پارسه وابسته بود و جنگهای طولانی با اقوام کوچنده ی قوم ماد تا اوایل دوره ی هخامنشیان بر سر چراگاهها و دشت‌های چمنزار بویژه در کنار زاینده رود وجود داشته است . لنجان کهن از غرب سرزمین اصفهان تا سرزمین چهارمحال و بختیاری و از شهرستان تیران تا شهرضای کنونی را در بر می گرفته و جز یی از ایالت مرکزی ایران باستان بوده است . سرزمین‌های مجاور هم با نامهای ولنجان یا کنارلنجان خوانده می‌شده است . به برکت زاینده رود و جریان آن در دشت‌های لنجان و دور بودن از پیکارها و منازعات کشوری مکان پرورش اسب و آموزش سوارکاران سپاه حکومتی بوده است و خود لنجان هم یک سپاه مردمی و محلی داشته است که پس از فراغت مردم و اهالی از کشاورزی بنا به درخواست والی یا ساتراپ ایالت مرکزی به سپاه کشور یا ارتش ملی می پیوستند که در مکان‌هایی همچون بیستگان، سورآباد مورگان یا مکان جنبش و حرکت گرد همدیگر جمع می‌شدند. بیشتر قلعه ها و نام هاي روستاها و شهرهای این خطه هماهنگ با نقش مذهبی ، تجاری ، مذهبی و سیاسی است که بر اهمیت آن دلالت دارد . این سرزمین بنا به آثار تاریخی که هنوز هم تعدادی از آنها وجود دارد مکان دفن تعدادی از پیامبران ص و فرزندان و نوادگان و عرفا و مشاهیر معروف است که می‌توان از مقبره ی حضرت انوش ابن شیث ابن آدم ع در فهاران کدرگان یا قدریجان ، معراجگاه و قدمگاه آستراخاتون دختر یا نواده ی حضرت یعقوب ع و قدمگاه حضرت الیاس ع در پیربکران فلاورجان ، قدمگاه حضرت عزیر نبی ع در حوض ماهی مبارکه، آرامگاه و آتشکده حضرت مهرزاد نبی ع فرزند و نوادگان حضرت زرتشت نبی ع و ... را نام برد که بعضی از آثار تاریخی و مقبره های مذهبی و  قبور شهدا  و گورستانهای کهن در حوادث تاریخی و بلاهای طبیعی از بین رفته است و کم و بیش نام‌هایی فقط از آنها مانده است ...

برچسب ها :

ایران

،

اصفهان

،

لنجان

،

باغبادران

۱۴۰۰/۰۷/۲۰ ساعت ۳:۱۷ ب.ظ توسط مجیدشمس | 

شناخت ریشه ها و هویت فردی و ملی هر فردی در علاقمندی به زادگاه و کشور و تلاش برای ساخت آبادانی آن و افزایش اراده و اعتماد سازی تاثیر فراوان دارد و کم نیستند کشورهایی که سابقه ی چندانی درگذشته دارند و به تاریخ سازی جعلی می پردازند .!؟ ولی روی سخن ما موضوع تاریخ باغبادران و مدیران شهری و اداره های وابسته به میراث فرهنگی است که چرا علی رغم گفت و شنودهای فراوان از این شهر ونوشتن چندین کتاب و پایان نامه ها و تحقیقات دانشگاهی هنوز سرگذشت مردم دره ی زاینده رود و مناطق بالادست لنجان = النگان و بویژه شهرکهن و تاریخی باغبادران در هاله ای از ابهام قرار دارد .!؟ چرا آثار کهن و تاریخی به شیوه های متفاوت تخریب شده و یا در حال نابودی است !؟ تلاشهای فرهنگ دوستان در زمینه ی تاسیس باغ موزه و مرمت و فعالیت توریستی گردشگری در بنای تاریخی چهاربرج به کجا رسیده است .!؟ در کنار تمام طرح های توسعه ی فرهنگی و مدرسه سازی مطالعات تاریخی و یاد آوری رشادت ها و جانفشانی های نیاکان و بزرگان شهر و برگزاری یادبودها به کجا رفته است .!؟ امروز متاسفانه فرزندان این شهر ، از تاریخ شهرهای کشورهای مختلف و اطراف و اکناف کشورمان کم و بیش اطلاعاتی دارند ولی از زادگاه خود آگاهی اندک و جسته گریخته و بدون سند محکم دارند !؟ حال دمیدن تنها در بوق گردشگری فرزندان ما را به سمتی برده و خواهد برد که فکر می کنند این شهر فقط برای تفریح و سرگرمی و لذت بردن از طبیعت و فضای سرسبز آن سابقه دارد و از تاریخ و گذشته ی مردمان آن و سختکوشی های آنان و دفاع از شهر و هویت تاریخی و ملی زادگاه خود درک کاملی ندارند و هویتی که در آنان شکل خواهد گرفت بدون میراث کهن نیاکان و انتقال ارزش‌های نیکو و وطن دوستی و حفظ و پاسداری از آداب و رسوم و احترام به گذشته خواهد بود !؟ شاید عدم توجه به این موضوعها بر ابهامات فراوان در رابطه به توجه ننمودن  به تاریخ کهن شهر باغبادران و حساسیت اندک در این زمینه بیفزاید .

برچسب ها :

ایران

،

اصفهان

،

لنجان

،

باغبادران

۱۴۰۰/۰۵/۰۵ ساعت ۳:۴۷ ب.ظ توسط مجیدشمس | 

بی تردید هیچ مرضی بدتر از کرونا نیست، ویروسی که تمام کالبد جسمی ، روحی روانی فرد را به کام بی نظمی ،اختلال ، درگیری و در مواردی انعقاد خون و از کار انداختن مراکز تنفسی در مغز و خفگی را همراه دارد. بیان حالات روحی روانی و  خاطره های کرونایی خود موضوعهای جالب  و ناراحت کننده و قابل تأمل است... !؟ 

وقتی حس میکنی کرونا داری انگار تمام بدبختیها را حس میکنی مثل اینکه آوار یک خانه‌ی خراب  را دارند رویت می ریزند . مونده ای تسلیم بشی یا مبارزه کنی...استرس دلهره نگرانی و ترس بشدت سراغت میاند . حالا جواب مثبت و توی خونه ای و دایم حس میکنی مرض داره زیاد میشه فکر میکنی ویروس داره جلو میره و در حال گسترش عفونت و خرابکاری است . بلند میشی بری بیمارستان و رفتن به سوی سی تی ریه گرفتن و داخل لوله ی عکسبرداری  ، شلوغی و مردم گرفتار ،  چرخهای برانکارد  در حرکت و...میایی اورژانس درمیان مردم صدمه دیده حوادث گریه و ناله، بوی خون و الکل و پانسمان و 115 و تو بی قرار مث یه سنگ افتاده ای روی تخت که حالا چطور میشه ...  بهتر میشم بدتر میشم پیش خودت میگی کاش نیومده بودم .   خوب توی خونه هم امکاناتی نبوده و...  میاند سراغت یه مشت پایه سرم دورت میزارند انگار یه فیلم یا برنامه ی تلویزیونی داره ساخته میشه،تازه به  قطره های سرم نگاه میکنی که قطره قطره دارند توی بدنت میرند و یه حس آرامشی دارند بهت میدند که یک دفعه جیغ و داد بلند میشه  زنی از ترس کرونا سکته کرده مرده ...  حال یک مرد دیالیزی بده، کرونا داره خانمی را مدام بیهوش میکنه و بچه ها فریاد و داد میزنند صداها بلند است خدا بداد برس وای مردم ای خدا دارم  خفه میشم و باز صدای جیغ و ناله شروع میشه و من مانده ام باز به قطره های سرم نگاه کنم و لعنت بفرستم که چرا کرونا سراغ من آمد و لعنت بفرستم بر سازندگان و مروجان این کشتار بیولوژیک در جهان ...         

براستی مرضی بدتر از کرونا من تا بحال ندیده بودم...خدا قسمتتان نکنه و قدر سلامتی خود را بدانید...

برچسب ها :

جهان

،

ایران

،

اصفهان

،

لنجان

مشخصات
Majid shams baghbadorani درود بر شما : به وب سایت مجید شمس باغبادرانی خوش آمدیدمطالب،مقالات،تاریخی،فرهنگی،ادبیات،طنز،شعر،روانشناسی ، مشاوره خانوادگی،شغلی،تحصیلی،کارآفرینی،حل اختلافات ، تبلیغات،گردشگری،اکوتوریسم میباشد،این نوشتارها به هیچ گونه حزب و یا گروه خاصی وابسته نمیباشد و بر اساس ادبیات عامه ، طنز و زبان مردم و تاریخ شفاهی تنظیم شده است ، هر گونه سوء استفاده از مطالب و یا بهره برداری از عنوان ، نام ، شغل ممنوع است و طبق قانون قابل پیگیری است ، به آشنایانتان معرفی فرمایید ، در صورت خواهان ارتباط با اینجانب یا پرسش و مشاوره در زمینه های تحصیلی شغلی سازشی روانی با شماره ی اینحانب میتوانید تماس بگیرید یا در پیام رسان ایتا یا وات ساپ پیام بفرستید . شماره ی همراه :  ۰۹۱۳۷۲۸۵۳۵۷     با سپاس
برچسب ها
ابزار رایگان وبلاگ

آمارگیر وبلاگ

B L O G F A . C O M