باران ، ای نعمت پاک خدای بی نیاز ، بی دلیل و بی ریا ، با بارشی آرام ، پاک و با صفا ، بر زمین و دشت و باغ و بوستان ، تشنه است خاک وطن در انتظارت با دعا، پاک می سازی دوباره ، فرش زیر پایمان ، روشنی بخش هوای آسمان، طاق رنگین میزنی باشکوه و پر فروغ ، در آسمان ، تا دوباره کاممان لبریز گردد از شمیم عطر برگ و گل به باغ ، قدرتی گیرد بدن از رنج نفسهای بریده ، پر ز گرد و خاک در این ماتم سرا ، ماوایمان ، باران ، ای نعمت پاک خدای بی نیاز ، لطف حق را باز بنشان بر کام وطن ، بارشی باران رحمت در تمام این خاک وطن ، زنده گردد دوباره کوه و باغ و این دمن ، آب ، آب لبریز گردد ، ساحل رود کهن ، خاطرات کهنه را بار دگر زنده شود ، شادی و شور و شعف میهمان این خانه شود ، باران ، ای نعمت پاک خدای بی نیاز ، می شود لطفی کنی با جلال و پرشکوه و مستدام ، آنقدر باری میان این دو ماه پر عجب، یعنی جمادی و رجب ، آنقدر جریان بیندازی بی صبر و حدیث ، آبهای سرفراز را چشمه چشمه ، در کوه و دمن ، آنقدر زیبا بباری بر قلوب پاک مردمان ، این وطن ، بی اشاره از من و از ما و از خلق این وطن ، آنقدر باری که گم گردد درد و ماتم از تمام این وطن ، آنقدر باری بر کوزه های خالی ، مردمان این وطن ، در پس این بارش و این مستدام و این عمل ، پاک گردد جملگی نیز اهرمن ، از خاک پاک این وطن ....