۱۴۰۰/۱۲/۰۱ ساعت ۱۲:۳۲ ب.ظ توسط مجیدشمس | 

ای پسر ، غصه نخور ، ی روز خوب ، آخروش ، میاد ، چرخ روزگار اگر با ما نساخت ،  و میزنه بر گرده مون ،  بی امون ، این ضربه ها ،  بازام انگار ، میره و  میتابه و ، ی روز خوب ، آخروش ، میاد ،  بس که رفتیم سر قبرا ، و زدیم بر ، سرمون ، ما، همگی تو این سالا ، آخرش جشن و سروره ، آباجی و داداشی ، ته نامه رابوخون ، ی روز خوب ، آخروش میاد ، دیشب از کابوس و ترس و کف دستای بی مو ، و خالی ، دربدر تو فکر ، بچه ها وحرف  ننه ها ، تو  این شب عید ، این روزا ، آخر سالا ، یهویی اومد تو خوابم روح ، اون ننه ، مادرپیر ، گفت بچه ،  اوی ننه، این قدر نخور غم و غصه ی ،  دربدی ، آخروش یهویی ، هم ،  پیر میشی ، سکته هم ، نکنی  و نمیری  ، شایدوم ی دفعه هم ،  ی دفعه،  ممکنه،  زمین گیر ، هم بشیا ، بعدوشام ، گفت به من ، با خوشی و سرخوشی، هوی ننه گوش بده ، سر به هوا،  از همه جا ،  همه جا پره، ای ، ننه، توی بهشت و ، پیش ما ،  بهشتیان ، با هم میگند ، همگی ، در به  گوشی ، و تو جمعا،  به خدا ، دیشبم ، شنیدم ازشون تو خبرا ،  ی روز خوب ، ننه گوش بکن ، آخروش میاد ،  داد زدم تا کی،  همش قول و وعید ، تو خالی ، بس کنید ، همش ، به ما دادید ، همش حرف مفت و تو خالی ،  سخنان  رنگی و ادای ، آدمای ، رمالی !؟ گرگا را آخروشام ، رها کردید ، تو خونه ، مهمون ما ، وای ، خدایا ، چپون شده،  از کله صبح ،  بیکار و ، دربدر ، تو صحراها  ، صبح زود شد و بازام ،  همش غر غر ،  این زن و حرفای ،  نداری ، سرما و فیش آب و برق و گاز و صورت حساب ، رومالی ، خرخونی ، مداوم ، و   حرفای ، ی سناری ،  وعده دادن ، مدام ، به مردمان ، جیب خالی ، به خودم ، نهیب زدم این که باشد ، کار اونا و ماها ، همش دیدن ،  ی فیلم تکراری  ، به خودم قسم دادم ، که حالم  ، اگه خوب نشه،  یا که حال مردم و دوست و کناری ، ول می کنم ، به خدا و ،  می‌روم تو ، سال نو،  دربدری ، در کنار قبرسونای کنار خونه  و زندگی ، میرم اونجا ، ی چادر میزنم و پنجا اوو و قوت و غذا ، بد بیاری !؟ هی می‌خونم ، و میگم به مرده ها ، حال و قضای خود ،  و این مردمای ، دست خالی ،  تا یکی ز قبرا ، دربیاد  و بگد ، مرگتون چیه، سرمون درد گرفت ، بچا ،  این همه زاری ، چیه ، به خدا !؟ یا بکند چاره ما را ، هم ، دوا ، یا که حرفمون را ، خوب ، بشنود  ، و  ببره ، نزد خدا، اون بالاها ،  کار خوبی اس که من ، پسندیدم ،  والا به خدا ، هم ثوقاب داره ، رفتن نزد ، مرده ها ،  و هم راحت میشی از غم ،  و این ، غصه ها ، تو نه انگار که از اولش ،  به دنیا اومده بودی ، توی این ، ملک و زمون ، می نشینیم ،  تا که یا بمیریم یا بشد ، حالمون ، خوب ، بهتر ، از  این حال و ، حالاها ...

برچسب ها :

تنها

،

غمگین

،

شعر

،

سپید

مشخصات
Majid shams baghbadorani درود بر شما : به وب سایت مجید شمس باغبادرانی خوش آمدیدمطالب،مقالات،تاریخی،فرهنگی،ادبیات،طنز،شعر،روانشناسی ، مشاوره خانوادگی،شغلی،تحصیلی،کارآفرینی،حل اختلافات ، تبلیغات،گردشگری،اکوتوریسم میباشد،این نوشتارها به هیچ گونه حزب و یا گروه خاصی وابسته نمیباشد و بر اساس ادبیات عامه ، طنز و زبان مردم و تاریخ شفاهی تنظیم شده است ، هر گونه سوء استفاده از مطالب و یا بهره برداری از عنوان ، نام ، شغل ممنوع است و طبق قانون قابل پیگیری است ، به آشنایانتان معرفی فرمایید ، در صورت خواهان ارتباط با اینجانب یا پرسش و مشاوره در زمینه های تحصیلی شغلی سازشی روانی با شماره ی اینحانب میتوانید تماس بگیرید یا در پیام رسان ایتا یا وات ساپ پیام بفرستید . شماره ی همراه :  ۰۹۱۳۷۲۸۵۳۵۷     با سپاس
ابزار رایگان وبلاگ

آمارگیر وبلاگ

B L O G F A . C O M